✍️انسان در منذهنی برحسب جسمها میبیند و صورتها، نقشها و اجسام تصویری را در ذهنش درست میکند، بنابراین از زندگی قطع میشود و چون ارزش خود را بهعنوان امتداد خدا نمیشناسد، تنها راهِ پیدا کردن ارزش را مقایسه میبیند و همهچیز را براساس همانیدگیها مقایسه میکند، درنتیجه نمیتواند با دیدِ بخشش و رواداشت با کسی برخورد کند و حسادت میکند. حسادت و عدمِ رواداشت، بسیار مخرب است و انسان چارهای ندارد جز اینکه مرکزش را از همانیدگیها خالی کند و تبدیل به آینه شود.
مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۲۸۰۴
خانه را من رُوفتم از نیک و بد
خانهام پُرَّست از عشقِ احد
مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ٢٨٠۵
هر چه بینم اندر او غیرِ خدا
آنِ من نَبْوَد، بُوَد عکسِ گدا
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️کسی که منذهنی دارد، حتماً حسود است و نمیتواند کسی را برتر از خودش ببیند، اگر شخصی بهتر دیده شود، کینۀ او را به دل میگیرد؛ به همین دلیل مولانا میگوید هیچ گردنهای خطرناکتر و مشکلتر از حسادت نیست.
مولوی، دیوان شمس، غزل شماره۱۷۳۶
میانِ صورتها این حسد بُوَد ناچار
ولی چو آینه گشتم، چه بر حسد گردم
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️ما دراثر گذشتن از فکرهای همانیده، یک تصویر ذهنی بهوجود میآوریم که بهسوی دانستن و کمال مجازی میرود، ولی واقعاً نمیداند، چون دانندۀ اصلی در این لحظه زندگی است که براساس صنع کار میکند. مولانا میگوید مرضی بدتر از این پندار کمال در جهان وجود ندارد.
کسی که پندار کمال دارد، یک آبروی مصنوعی و حیثیت بدلی هم براساس دانشش دارد که اسمش ناموس است و این ناموس باعث میشود که چیزها به او بربخورد؛ نتیجۀ این پندار کمال و ناموس درد است، بنابراین اگر پندار کمال داشته باشیم، حتماً ناموس و درد هم داریم.
مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۳۲۱۴
علّتی بتّر ز پندارِ کمال
نیست اندر جانِ تو ای ذُودَلال
ذُودَلال: صاحبِ ناز و کرشمه
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️مانعسازی یعنی چه؟
مانعسازی یعنی در ذهنِ من موانع زیادی ایجاد شده که میگویم تا ازدواج نکردم، بچهدار نشدم، مدرکم را نگرفتم، از اینجا نقل مکان نکردم، نمیتوانم زندگی کنم؛ درحالیکه زندگی در این لحظه است و من هرجا باشم میتوانم بهطور پُر و کامل زندگی کنم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️اگر به بچههایمان این تمرین را یاد بدهیم که از جهان بهصورت گدایِ منذهنی طلب زندگی نکنند و فقط نیازهای حقیقی را به آنها یاد بدهیم، دراینصورت درد انباشته نمیکنند.
مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۳۳۳
گفت پیغمبر که جنّت از اله
گر همی خواهی، ز کَس چیزی مخواه
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️خیلی از ما انسانها که در سن چهلپنجاهسالگی روی خودمان کار میکنیم، بعضی مواقع میبینیم دردهای قدیمی بالا میآیند و ما را غافلگیر میکنند. نباید تعجب کنیم، این دردها باید بالا بیایند و خودشان را به ما نشان بدهند تا آنها را شناسایی کرده و بیندازیم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️شما بهجای ملامتِ منذهنی، مسئولیت اصلاح خودتان، حال خودتان و تخریب گذشتهتان را بهعهده بگیرید و نگویید اگر پدر و مادر عشقی داشتم، جای خوبی زندگی میکردم و یا خانوادۀ ثروتمندی داشتم، اینطوری نمیشد.
شما در هر سنی که هستید ابتدا از زندگی عذرخواهی کنید و بگویید من تا پیش از آشنایی با آموزشهای مولانا چیزهای ذهنی را بهجای خداوند به مرکزم میآوردم و این کار غلط بود؛ این اعتراف سبب میشود جسمی که ذهنتان نشان میدهد به مرکزتان نیاید و حتی آن چیزهایی را که محکم چسبیدهاید شل بشوند.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️وقتی فضای درون ما گشوده و گشودهتر میشود، «رضا» به زندگیمان میآید، یعنی با وجود اینکه اتفاقات مثل همیشه میافتند و ما همان جای قبلی زندگی میکنیم و چیز زیادی تغییر نکرده، راضی و شاد هستیم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️اگر هر لحظه را با پذیرش، فضاگشایی و رضا شروع کنیم، یواشیواش میبینیم که فضا بهاندازۀ کافی گشوده میشود و یک شادی بیسببی که با سببسازی ذهن ایجاد نمیشود، از درون ما بالا میآید.