✍️اگر شما گاهی امیدوار و گاهی ناامید میشوید، بهاینصورت که چند روز امیدوار میشوید، بعد یک چالشی پیش میآید، یک دردی بالا میآید، ناامید میشوید بعد دوباره فضا را باز میکنید، امیدوار میشوید، اینطوری باید پیش بروید، هیچ ناراحت نشوید، شما دارید پیشرفت میکنید. دائماً باید به فکر فضاگشایی باشیم، حتی اگر چالش پیش میآید، ما را ناامید میکند، ما مرتب و شدید کار میکنیم، هیچ موقع از شدتِ کارمان کم نمیکنیم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️شما باید ببینید آیا ایمانتان واقعاً حقیقی است؟ اگر ایمانتان حقیقی است، پس دارید نسبتبه منذهنی کوچک میشوید، بهلحاظ فضای گشودهشدۀ درون وسیعتر میشوید. اگر اینطور نیست، دراینصورت باید روشتان را عوض کنید.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️اشعار مولانا را باید درک کرد؛ نباید ابیات را سَرسَری خواند و رد شد. شما بهعنوان تمرین ابیات را بخوانید، بر روی آنها تأمل کنید و ببینید این ابیات به چه نکاتی در شما اشاره میکنند. سعی کنید پیغام هر غزل را دریافت کنید و بهصورت عملی در زندگیتان بهکار بگیرید.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️وقتی در منذهنی هستیم، از جنس عایق هستیم و جذبۀ خداوند، بر روی ما کار نمیکند، زیرا همانیدگیها و مقاومت در برابر اتفاقات، مانند عایق عمل میکنند و مرکز عدمِ ما را میپوشانند. بنابراین شما باید بهطور مستمر با صبر و شکر اتفاق این لحظه را بیاهمیت کنید، تا فضای درون شما آرامآرام باز شود.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️فضاگشایی بزرگترین موهبتی است که به ما داده شده، زیرا خاصیت خداگونۀ ماست. بنابراین ما باید با بیاهمیت کردن چیزهایی که ذهنمان نشان میدهد، به این قابلیت خداگونهمان پی ببریم و از آن هشیارانه استفاده کنیم. انسان از جنس خداوند است، بنابراین از جنس چیزهای گذرا نیست. تمام جهان گذرا است اما خدا گذرا نیست، پس شما هم گذرا نیستید، چراکه این گذرا بودن را میبینید.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️در فضای ذهن مردم خیلی چیزها میدانند. بعضی از منهای ذهنی دانشمند هستند، همۀ موضوعات علمی را درک میکنند، اما از «جان خودشان» بیخبرند؛ یعنی هیچ موقع فضا را باز نکردهاند که به جان اصلیشان، به حضور زنده شوند. خاصیت هرچیزی را میدانند. علم شیمی و فیزیک را میدانند، اما جوهر حقیقی خودشان را نمیشناسند.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️طبق قانون فیزیک ناظر جنس منظور را تعیین میکند؛ بنابراین افرادی که همانیدگی دارند و همواره حول فکرهایشان میچرخند، و همهچیز را به جسم خلاصه کردهاند، مدام به خودشان و دیگران درد میدهند.
زیرا خودشان و دیگران را فقط فکر و جسم میبینند و مانعِ شکوفاییِ حضور چه در خود و چه در دیگران میشوند.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️شما در هیچ زمینهای نباید مطابقِ منِذهنیتان عمل کنید. برای مثال اگر کسی به شما توهین کند، منذهنی میگوید شما باید او را محکوم کنید و جوابش را بدهید، و یا حتی شما باید بیشتر از او توهین کنید تا طرف مقابل عقبنشینی کند و کوتاه بیاید، اما اگر بخواهید مطابقِ آموزههای مولانا عمل کنید، شما باید در آن لحظه فضاگشایی کنید و ببینید از درونتان چه پیغامی میآید که بگویید یا اصلاً هیچچیزی نگویید، یعنی پاسخِ پیشساختهای نداشته باشید و خردمندانه عمل کنید.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️خداوند به ما گفته من زبانِ تو و خشمِ تو میشوم. توجه کنید که خشمِ خداوند از جنسِ خشم ما نیست، از جنسِ قدرتِ عمل است، از جنسِ قدرتِ انسانی مثل مولانا است که توانسته این دانشِ حیاتی را در اختیار ما بگذارد. خشمِ عاشقان مثل خشمِ منِذهنی نیست، درواقع برای تغییر و تبدیلِ جهان است، خشمِ عشق است، درواقع باید بگوییم قدرتِ عملی است که از قوّه به فعل درآمدهاست؛ مانند مولانا که این اشعار شگفتانگیز را برای تغییر انسان و جهان سرودهاست.
مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۱۹۳۷
گفته او را من زبان و چشم تو
من حواس و من رضا و خشم تو
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️شما میگویید چرا اینهمه غم و غصه دارم؟ چرا زندگیام خراب است. چرا انسان در سنِ شصتسالگی دلش میخواهد بمیرد؟ چون همهچیزش خراب شده، رابطهاش با همسر، بچه، و با خودش خراب شده، بدن و فکرش هم خراب شده؛ یک پندارِ کمال هم دارد که میگوید بهتر از من کسی نیست، کسی نمیتواند مثل من فکر کند، اما درواقع پُر از درد است و مدام از خودش میپرسد که برای چه زندهام؟ درحالیکه برای مثال سن شصتسالگی باید دورانِ پختگی ما باشد و خیلی خوب زندگی کنیم، اما چون منِذهنی ما کوچک نشده، درنتیجه زندگی ما را تبدیل به جهنمی پر از درد کردهاست.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️شما با خودتان تأمل کنید ببینید برای خداوند در دلتان چه چیزی را تهیه کردهاید؟ عباداتِ بدون حضورتان را؟ او که این عبادات شما را نمیخواهد. خداوند تنها دل شما را میخواهد، باید دلتان را از هرچه که غیر اوست پاک کنید و به خداوند بدهید.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️زندگی هرلحظه بهوسیله اتفاق این لحظه به ما پیغام میدهد که ذهن و سبب سازیاش را رها کن، نگذار که کار مشکل شود، نگذار که بهوسیلۀ درد و رنج کشیدن، به حماقت منذهنیات پی ببری. خودت آگاهانه این راه را شروع کن و به فضای گشوده شده پناه بیاور، زیرا تنها پناه تو فضای گشودهشده و زندگی است.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️بعضی آدمها میگویند خدایا اول تو وفا کن؛ این چیزها را به من بده تا من بفهمم که تو دوست من هستی و من آن موقع که مطمئن شدم به تو رو میکنم. نه، اینگونه نیست. اول ما باید وفا کنیم، اگر میخواهیم با خداوند آشتی کنیم ما باید دستمان را بدون نیاز به غیرِ او، به درگاهش دراز کنیم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️ما بسیار ناآگاه و غافل بودیم، زیرا میتوانستیم از دهدوازدهسالگی به خداوند، به اصلمان زنده شویم، و لحظهبهلحظه از خداوند شادی و خلاقیت بگیریم. نباید اجازه میدادیم زندگیمان اینطور پر از درد و مسئله شود.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️بسیار جالب است که ما میخواهیم با منذهنیمان خرابکاریهایی را که خودش ایجاد کرده، سر و سامان داده و جبران کنیم، این کار غیرممکن است.
------------------------------------------------------------------------------------------------