✍️خداوند هرخاصیتی دارد ما هم داریم. خداوند از جنس بینهایت است، ما هم از جنس بینهایت هستیم. او از جنس ابدیت است، ما هم باید آگاهانه به این لحظۀ ابدی بیاییم و جاودانه شویم. خداوند فضاگشاست ما هم فضاگشا هستیم؛ همچنین مولانا توصیه میکند از این خاصیت فضاگشایی که خاصیت اصلی و خداگونۀ ماست استفاده کنیم، زیرا اگر منذهنی را نگه داریم و به خاصیتهای آن تن بدهیم، در هیچ کارِ معنوی و مادی موفق نخواهیم شد.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️فضاگشایی یعنیچه؟
بعضیها میگویند فضاگشایی را به من یاد بدهید. فضاگشایی بهوسیلۀ خود زندگی، خداوند صورت میگیرد و من نمیتوانم آن را به شما یاد بدهم. همینقدر میتوانم بگویم که اگر شما به این درک عمیق برسید، با خودتان مراقبه کنید و در درون قبول داشته باشید، آن چیزی که ذهنم نشان میدهد، یا آن چیزی که الآن دارد اتفاق میافتد مهم نیست، من به آن واکنش نشان نمیدهم، گیر نمیدهم، با آن مقاومت و ستیزه نمیکنم. درست مثل اینکه این اتفاق اصلاً برایم اهمیتی ندارد؛ دراینصورت یک خاصیت شگفتانگیزی در شما بهکار میافتد که همان جدا شدنِ شما از ذهنتان است و اسمش فضاگشایی است.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️منذهنی با فضاگشایی بسیار مخالف است، برای اینکه با اهمیت دادن به اتفاقات پیش میرود، اگر شما این درک همهجانبه را در درون داشته باشید که اتفاقات مهم نیستند، یکدفعه میبینید که خودبهخود یک چیزی در شما دارد باز و بازتر میشود، شما بهعنوان زندگی دارید از این جهان و از ذهن جدا میشوید. این موضوع را نمیتوان آموزش داد، شما باید با تکرار اشعار مولانا و بیاهمیت کردن آن چیزی که ذهن نشان میدهد فضاگشایی را به خودتان یاد بدهید و به جمع توجه نکنید.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️اتفاقات برای جمع مهم است. به نظر شما چرا مردم مرتب اخبار را دنبال میکنند؟ چون میخواهند ببینند در جهان و در کشورشان چه اتفاقی افتاده! فکر میکنند اتفاقات خیلی مهم هستند. شما این درک را داشته باشید که وقتی اتفاقی چه در ذهنتان، چه در بیرون رخ میدهد، با منذهنی دخالت نکنید، فقط فضا را باز کنید، بگذارید این مرکز عدم و خود زندگی با خردش اتفاقات را بهوجود بیاورد.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️اگر آن چیزی که ذهن به شما نشان میدهد، برایتان مهم نباشد و نتواند به مرکز شما بیاید، در این حالت فضاگشایی صورت میگیرد. هرچیزی که به مرکزتان بیاید، شما قربانی آن چیز میشوید، از طریق آن فکر و عمل میکنید، عقل او عقل شما میشود. مثلاً اگر پول به مرکزتان بیاید، عقلتان میشود که چکار کنم پولم را زیاد کنم، چه راههایی برای زیادتر کردن پول وجود دارد، یعنی پول عقل من میشود.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️پرهیز چیست؟
وقتی شما فضا را در اطراف اتفاق این لحظه باز میکنید، مرکز شما عدم شده و ذهنتان ساکت میشود. این کار را آنقدر ادامه میدهید تا هیچچیز در دنیا نماند که بتواند به مرکزتان بیاید. هرچیزی که بخواهد در مرکزتان قرار بگیرد، شما آن را پس میزنید، برای اینکه پیوسته فضاگشایی کردهاید و مرکزتان عدم شده؛ این پس زدنها که شما اجازه نمیدهید چیزی به مرکزتان بیاید، اسمش پرهیز است و خودبهخود صورت میگیرد؛ برای اینکه آن جنس اصلی ما که از جنس خداست، دیگر دوست ندارد از جنس جسم بشود، درواقع خداوند دوست ندارد ما با منذهنی زندگی کنیم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️اگر ما بتوانیم به خودمان بخندیم، پس فضای درونمان باز شده؛ به کارهای مضحکی که در ذهنمان میکنیم از قبیل واکنشهای تندی که نشان میدهیم، برای هیچ و پوچ خشمگین میشویم، میرنجیم، انتقام میگیریم، نمیگذاریم مردم زندگی کنند، اینها همه بیهوده و کار منذهنی است و از نظر زندگی خندهدار است.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️مسجد اَقصی کجاست؟
ما در ابتدا عدم بودیم، آمدیم همانیده شدیم. وقتی فضا را باز کردیم، آنقدر فضا را باز نگه داشتیم که مرکزمان دوباره عدم شده، یعنی تبدیل به جنس اولیه شدیم. این دفعه هشیار هستیم. اندازۀ ما بینهایت است، بینهایت ریشهدار هستیم، جهان را با چشم خدا میبینیم. دیگر هیچچیز به مرکز ما نمیآید، پادشاه جهان هستیم و تبدیل به همان هشیاری اولیه شدیم، این فضای باز شده همان «مسجدِ اَقصی» است. این همان بهشتی است که به ما قول دادند.
مولوی، دیوان شمس، غزل شمارۀ ۲۱۴۲
مسجدِ اَقصاست دلم، جنّتِ مأواست دلم
حور شده، نور شده جملۀ آثارم ازو
*مسجدِ اَقصی: مسجد بزرگ و معروف در بیتالـمقدس
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️کُنج عافیت چیست؟
کُنجِ عافیت یعنی شما یک پارک ذهنی درست میکنید، یک مقدار اموال و دارایی بهدست میآورید، شاید همسر و فرزند داشته باشید؛ میگویید من باید اینها را نگه دارم و پنهان کنم، مردم خطرناک هستند، یک گوشهای خزیدهام و دارم زندگی میکنم، با کسی کاری ندارم؛ درصورتیکه این گوشۀ عافیت یا سلامت، آن چیزی نیست که دنبالش هستیم، ما برای این منظور نیامدهایم. شما نمیتوانید منذهنی را نگه دارید، دائماً با مردم در ستیزه باشید، مقاومت کنید، یک پارک ذهنی بسازید و به گوشۀ عافیت پناه ببرید. این روش زندگی کردن صحیح نیست.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️تعظیم خدا چیست؟
تعظیم خدا یعنی درک اینکه یک نیرویی بهعنوان زندگی یا خدا تمام زندگی ما، وضعیتهای زندگی ما و همهچیز ما را اداره میکند، منذهنی از تعظیم خدا آگاه نیست، نمیداند که تمامِ امورات ما بهوسیلۀ خدا اداره میشود. اگر شما از تعظیم خدا آگاه باشید، دائماً فضاگشایی میکنید و راضی هستید، هرکسی تعظیم خدا را بلد باشد، در این لحظه میگوید که تمام اشکالاتی که برای من بهوجود آمده، خودم با دخالتهای منذهنیام بهوجود آوردم. نمیگوید خدا بهوجود آورده، مسئولیت میپذیرد، ولی اگر از جنس منذهنی باشد، میگوید این بلاها را خدا بر سر من آوردهاست.
مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۳۰۰۸
چیست تعظیمِ خدا افراشتن؟
خویشتن را خوار و خاکی داشتن
*تعظیم: بزرگداشت، به عظمتِ خداوند پی بردن
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️چه کسی از تعظیم خدا آگاه است؟
هرکسی که تمام اموراتِ خودش را دست زندگی بدهد و دخالت منذهنیاش را صفر کند، چنین شخصی از تعظیم خدا آگاه است، بهعبارت دیگر بهدرجهای که با منذهنیمان دخالت میکنیم، بهدرجهای که واکنش نشان میدهیم، میرنجیم، میترسیم، استرس پیدا میکنیم، نگران میشویم، از تعظیم خدا آگاه نیستیم، چرا؟ برای اینکه با منذهنیمان در کار زندگی دخالت میکنیم، درواقع ما شرطی شدهایم بهوسیله منذهنی زندگیمان را اداره کرده و خراب کنیم، بعد هم گردن خدا یا دیگران بیندازیم، درنتیجه بهشت را تبدیل به جهنم میکنیم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️ما بندۀ خدا و امتداد او هستیم، باید فضا را باز و مرکزمان را عدم کنیم، بگذاریم خداوند زندگی ما را اداره کند، نه اینکه بیاییم با منذهنی فکر و عمل کنیم، بگوییم ما میخواهیم ببینیم خدا مطابق منذهنی ما فکر و عمل میکند یا نه؟ این خواستههای ما به نتیجه میرسد؟ آیا با اینکه ما هر لحظه مقاومت و قضاوت میکنیم و میگوییم اتفاق این لحظه مهمتر از خود زندگی و فضای گشودهشده است، این به نتیجه میرسد؟ خدا باید یک کاری بکند که این هم به نتیجه برسد، فکر ما در منذهنی هم زندگیساز باشد. مولانا میگوید، این نمیشود، این آزمایش را نکن! فکرهای تو با فکرهای قضا و کُنفَکان جور درنخواهد آمد، خدا را امتحان نکن!
مولوی، مثنوی، دفتر چهارم، بیت ۳۵۹
کی رسد مر بنده را که با خدا
آزمایش پیش آرد ز ابتلا؟
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️چگونه خدا را امتحان میکنیم؟
کسی که ناراضی است و غصه دارد، خدا را امتحان میکند، چون فکر میکند خداوند باید قوانین خودش را کنار بگذارد و فکرهای او را درنظر بگیرد. ما قوانین زندگی را نادیده گرفته و میگوییم اینطوری که من فکر میکنم خداوند هم باید اینگونه فکر کند، اگر نکند، ما ناراحت میشویم که این امتحان کردن خداوند است، مولانا میگوید اینجور زندگی کردن درست نیست.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️تصرف کردن خدا چیست؟
خداوند لحظهبهلحظه زندگی درون و بیرون ما را اداره میکند، اینکه با منذهنی فکر کنیم، بگوییم باید همهچیز با هم جور دربیاید، این کارها باید انجام شود تا زندگی من درست شود، این تصرّف کردن خداست، سلطۀ شما بر خدای واقعی است؛ همان خدایی که تمام کائنات را اداره میکند، نه این خدایی که با منذهنی ساختهایم. ما نمیتوانیم در زندگی و خِرد کل تصرف کنیم. او روی ما تصرف دارد، پس بهتر است تسلیم شویم و زندگیمان را به او بسپاریم، با فضاگشایی و عدم کردن مرکزمان همراه با زندگی بخندیم، از شادی باسبب پرهیز کرده و شادی بیسبب را تجربه کنیم.
مولوی، مثنوی، دفتر چهارم، بیت ٣۸۰
امتحان همچون تصرّف دان در او
تو تصرّف بر چنان شاهی مَجُو
*تصرّف: زیرِ سلطه قرار داد دادن
------------------------------------------------------------------------------------------------