برنامۀ شمارۀ ۹۹۵ گنج حضور - بخش چهارم، قسمت سوم

منتشر شده در 2024/03/03
08:07 | 7 نمایش ها

مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۲۵۸۲

تا بدین حد چیست تعجیلِ نِقَم؟

من نمی‌پَرَّم، به دستِ تو دَرَم

مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۲۵۸۳

آن ادب که باشد از بهرِ خدا

اندر آن مُسْتَعجِلی نبْود روا

مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۲۵۸۴

وآنچه باشد طبع و خشمِ عارضی

می‌شتابد، تا نگردد مرتضی

نِقَم: انتقام

مُسْتَعجِلی: شتابکاری، تعجیل

مرتضی: خشنود، راضی

✍️من‌ذهنی هوس دارد و این هوسْ زودگذر است، مثلاً انسانی که خشمگین است می‌خواهد برای بُروز خشمش کاری انجام دهد و از آن لذت ببرد، زیرا اگر صبر کند، ممکن است خشنود شده، بخندد و خشمش ناپدید شود. ما بعد از کتک خوردن که همان رَیبُ‌المَنون یا حوادث ناگوار است، متوجه می‌شویم تمام امکاناتمان را با شتاب، هوس، خشم عارضی و هیجانات دیگرِ من‌ذهنی تلف کرده‌ایم‌. اکنون از خودمان بپرسیم آیا می‌توانیم این چیزها را قبل از کتک خوردن بفهمیم؟ این ادب است که به‌خاطر خداوند و قضا که زندگی ما را اداره می‌کند، با من‌‌ذهنی مستعجل نباشیم و شتاب‌زدگی نداشته باشیم. چیزی که تحمیلی است و به‌وجود آوردنده‌اش طبع و خشم عارضی است، شتاب دارد.

------------------------------------------------------------------------------------------------

مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۲۵۸۵

ترسد ار آید رضا، خشمش رَوَد

انتقام و ذوقِ آن، فایِت شود

مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۲۵۸۷

شهوتِ کاذب شتابد در طعام

خوفِ فوتِ ذوق، هست آن خود سَقام

اِشتها صادق بود، تأخیر بِهْ

تا گُواریده شود آن بی‌گِرِه

فایِت: از میان‌رفته، فوت‌شده

سَقام: بیماری

✍️انسانی که در هوس‌های من‌ذهنی است، هوسِ هیجانات عارضی دارد، می‌ترسد اگر خشنودی و رضا بیاید، خشمش رفته و انتقام و ذوق انتقام‌جویی که یک کار‌ ذهنی است، از دست برود، به این موضوع اصطلاحاً «شهوت کاذب» گفته می‌شود. غُلغُل به معنیِ جوش آوردن، واکنش نشان دادن و سروصدا راه انداختن است که اِی مردم، من را ببینید، من قدرت و گیر و دار دارم. برای ثابت کردن این موضوع آدم‌ها را می‌گیرم، زندانی می‌کنم، تنبیه می‌کنم. همۀ این‌ها نشان از کوریِ معنویت است. این شخص دچار لذّت من‌ذهنی و شهوت کاذب است. اشتها حتی اگر صادق باشد باز هم باید صبر کرده و  ببینیم که آیا این اشتها واقعاً صادق است یا خیر؟ صادق است یعنی آیا به‌وسیلۀ «قضا‌ و‌ کُن‌فَکان‌» و از فضای گشوده‌شده می‌آید یا از من‌ذهنی‌ می‌آید؟ من‌ذهنی با شهوت کاذب کار می‌کند. شهوت کاذب عادت‌های کاذب ایجاد کرده، وقت و زندگی ما را تلف می‌کند.

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️ما باید تفاوت بین اشتهای صادق و کاذب را متوجه شویم، مثلاً کسی که واقعاً گرسنه است، یک ساعت هم صبر کند باز گرسنه‌ است. کسی که گرسنه نیست و هوس خوردن شیرینی کرده، اگر هشیار باشد، به شیرینی نگاه کند ولی نخورد، آن هوس می‌گذرد. نیم ساعت دیگر هم هوس برگردد، دوباره فضا را باز کند، هشیار باشد که شیرینی برای من ضرر دارد و این شهوت من‌ذهنی است، پس کاذب است و می‌خواهد من را مجبور ‌کند شیرینی بخورم، اگر به این موضوع هشیار باشد لذت آن تمام می‌شود.

آیا شما نیز متوجه کاذب بودن شهوات خود می‌شوید؟

همهٔ عادت‌های من‌ذهنی بر این اساس است. هشیاری حضور، عادت ندارد، صُنع دارد. هر عادتی که ما داریم، از من‌ذهنی می‌آید و مخرب است. شما اگر بتوانید لذّت را مَحو کنید، عادت از بین می‌رود.

«محوِ لذّت = ترکِ عادت» است.

------------------------------------------------------------------------------------------------

مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۲۲۶۰

جز به اندازۀ ضرورت، زین مگیر

تا نگردد غالب و، بر تو امیر

مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۵۳۰

گفت: مُفتیِّ ضرورت هم تویی

بی‌ضرورت گر خوری، مجرم شوی

مُفتی: فتوا‌دهنده

✍️از بیرون چیزی بیش از ضرورت نخواه، زیرا ممکن است با آن همانیده شوی و بر تو غالب و امیر گردد. «مُفتیِّ ضرورت تویی». وقتی من‌ذهنی چیزی را با شهوت کاذب به شما نشان می‌دهد و شما آن را می‌خواهید، بگویید آیا ضرورت دارد؟ یا شهوت و لذّت کاذب است؟ آیا می‌توانم این لذّت را مَحو کنم؟ بله. با تماشای آن و آگاهی به این‌ موضوع که حتما‌ً یک عادت دارد من را مجبور می‌کند، پس متوجه می‌شوم لذت کاذب است و محو می‌شود.