✍️کسی که عاشق صنع و آفریدگاری خداوند است زندگیِ پربرکتی دارد، و فرّ و شکوهِ ایزدی به فکر و عملش میریزد، اما کسی که عاشق مصنوع یعنی آفریدۀ خداوند است، با آن همانیده شده و از جنس جسم میشود، چنین انسانِ کافری درکی از فرِّ ایزدی ندارد و دائماً درحال تخریب است.
مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۱۳۶۱
عاشقِ صُنعِ خدا با فَر بُوَد
عاشقِ مصنوعِ او کافر بُوَد
صُنع: آفرینش
فَر: شکوهِ ایزدی
مصنوع: آفریده، مخلوق
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️منشأ بیادبی این است که این لحظه ما «قضا و کُنفَکان» را رها میکنیم و به سببسازی ذهن میرویم.
بزرگترین بیادبی این است که ما آن چیزی را که این لحظه ذهنمان نشان میدهد به مرکزمان میآوریم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️
مولوی، دیوان شمس، غزل شمارۀ ۲۶۲۰
ای دل به ادب بنشین، برخیز ز بدخویی
زیرا به ادب یابی آن چیز که میگویی
ای دل من، به ادب بنشین، یعنی فضا را باز کن و در پیشگاه خداوند مؤدب بنشین، بگذار قضا و کُنفَکان خداوند از طریق تو فکر و عمل کند، با سببسازی فکر و عمل نکن، بدخویی منذهنی را کنار بگذار، برای اینکه با رعایت ادب نسبتبه خداوند و عدم کردن مرکز است که میتوانی به آنچه که میگویی عمل کنی، یعنی به منظور و مقصود آمدنت که زنده شدن به خداوند است، برسی.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️ای انسان، لحظهبهلحظه زندگی ادب را به تو یاد میدهد. ادب این است که تو ساکت باشی، بگذاری خداوند حرف بزند. ادب این است که «اَنْصِتُوا» را رعایت کنی، ادب این است که بگویی «نمیدانم»، پس خاموش باش، تا خداوند از طریق تو سخن بگوید و عمل کند.
مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۳۴۵۶
اَنْصِتُوا را گوش کن، خاموش باش
چون زبانِ حق نگشتی، گوش باش
------------------------------------------------------------------------------------------------
مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۳۶۲۱
سرنگون زآن شد، که از سَر دور ماند
خویش را سَر ساخت و تنها پیش راند
✍️اگر ما با منذهنی پیش برویم سرنگون میشویم. ما خَلق نشدیم که با هشیاری جسمی، با سببسازی کارهایمان را پیش ببریم، باید به صُنع خداوندی دست بزنیم، پس به این علت سرنگون میشویم که از سَرِ زندگی دور میمانیم و سَرِ منذهنی خودمان را سَر میسازیم، و تنها و با عقل منذهنی پیش میرویم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️ما با منذهنی در توهم هستیم، توهم یعنی فکرهایی که بهوسیلۀ همانیدگیها درست میکنیم، چنین وهمی تَرکِ ادب است، برای اینکه ما نمیگذاریم «قضا و کُنفَکان» عمل کند، نمیگذاریم خداوند فکر و عمل و قضاوت کند و تشخیص دهد، چگونه خداوند میتواند از طریق ما فکر و عمل کند؟ اگر فضا را باز کنیم، مرکز ما عدم میشود، درنتیجه کارها دست عقل کل میافتد، عقلی که تمام کائنات را اداره میکند؛ ما برای این کار به این جهان آمدیم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️هر کسی از طریق سببسازی ذهن فکر کند که چیزهای این جهان از خداوند مهمتر است، چنین شخصی در توهم است، درنتیجه ترک ادب میکند. بیادب دیر یا زود بهوسیلۀ خداوند سرنگون میشود، برای اینکه ما خَلق نشدهایم که برحسب منذهنی و سببسازی ذهن فکر و عمل کنیم. پس از ده، دوازدهسالگی باید فضا را باز کنیم و به صُنع و آفریدگاری دست بزنیم.
مولوی، مثنوی، دفتر چهارم، بیت ۳۷۰۵
وآنکه اندر وَهْم او ترکِ ادب
بیادب را سرنگونی داد رب
------------------------------------------------------------------------------------------------
مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۳۲۲۲
پیشِ بینایان، کُنی ترکِ ادب
نارِ شهوت را از آن گشتی حَطَب
حَطَب: هیزم
✍️بینایان دو جور هستند: یکی خود خداوند است، یکی هم آدمهایی مثل مولانا، بزرگان. شما هم اگر به حضور زنده شدهاید، بینا هستید، اما منهای ذهنی، در نزد بینایان، ترکِ ادب میکنند، چون برحسب سببسازی پیش میروند، چنین انسانهایی حرف بزرگان را قبول ندارند. برای همین به هیزم آتش شهوت مبدل میشوند و چیزهایی که در مرکزشان است، آنها را میسوزاند. ما زندگی را زندگی نمیکنیم، زندگی را صرف درد میکنیم، شاید بپرسید چه دردی؟
درد شهوت همانیدگیها، یعنی ما چیزها را مرکزمان میگذاریم، برحسب آنها فکر میکنیم و میخواهیم آنها را زیاد کنیم که اینگونه زیادکردن، حرص منذهنی است، فکر میکنیم اگر چیزها زیاد شوند زندگی ما هم زیادتر میشود، این درست نیست، با زیاد شدن چیزها، زندگیمان زیادتر و وجودمان بزرگتر نمیشود. این منذهنی است که برحسب همانیدگیهایی که دارد، بلند میشود و خودش را با دیگران مقایسه میکند، درواقع طرزفکر و دید منذهنی غلط است.