برنامۀ شمارۀ ۹۸۸ گنج حضور - بخش سوم، قسمت اول

منتشر شده در 2023/12/16
09:42 | 5 نمایش ها

✍️عاشقان با وجود انتخاب‌های خیلی زیاد، همیشه انتخاب قضا را برمی‌گزینند. اگر شما هم واقعاً می‌خواهید راه عشق را بروید، باید از سبب‌سازیِ ذهن بیرون بیایید و با فضاگشایی اتفاق این لحظه را بپذیرید تا پیغامِ زندگی را بگیرید و خودتان را درست کنید.

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️خداوند در این لحظه با قضا یک اتفاق به‌وجود‌ می‌آورد تا شما فضاگشایی کنید، اما چون شما من‌ذهنی دارید، واکنش نشان می‌دهید. به ذهن و سبب‌سازی می‌روید، و درد ایجاد می‌کنید، این راهش نیست. خداوند دائماً با بی‌مراد کردن به‌لحاظ ذهنی، به انسان اطلاع‌رسانی می‌کند، رهایی از ذهن فقط با فضاگشایی است، راه دیگری ندارد.

مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۴۴۶۶

عاشقان از بی‌مرادی‌هایِ خویش

با‌خبر گشتند از مولایِ خویش

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️آیا در این لحظه که شهوت و جاذبۀ همانیدگی‌ها ما را گرفته و دچار حرص و زیاد کردن آن‌ها هستیم، این خودِ جهنم نیست؟ آمدن چیزها و شهوت آن‌ها به مرکز ما لحظه‌به‌لحظه تجربۀ جهنم است، و فضاگشایی دراثر بی‌مرادی تجربۀ بهشت است.

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️عاشقان انسان‌هایی هستند که حقیقتاً فضا را باز می‌کنند و درحالی‌که صد جور اختیار دارند، مرکز را عدم می‌کنند و زندگی انتخابشان است.اما عاقلان هنوز به آن‌جا نرسیده‌اند، البته اشکالی ندارد که ما فعلاً عاقل باشیم، ولی باید  بدانیم که با دیدِ من ذهنی فضاگشایی می‌کنیم و این فضاگشایی ذهنی است.

مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۴۴۷۰

عاقلان، اشکسته‌اش از اضطرار

عاشقان، اشکسته با صد اختیار

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️شما واقعاً باید با کمال میل و رضایت، با هوشمندی فضا را باز کنید، مرکز را عدم کنید، از سبب‌سازی دست بردارید، منتظر نباشید زندگی به زور، با اتفاقات بد شما را بیاورد. به خودتان نگاه کنید، ببینید آیا زندگی با کتک و زور و اتفاقات بد دارد شما را به جلو هُل می‌دهد؟ اما عده‌ای از انسان‌ها هستند که با خرسندی و رضا و فضاگشایی و به‌به به طرف زندگی می‌روند.

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️هر بی‌مرادی یک پیغام به ما می‌دهد. زندگی  می‌گوید تو عاقل هستی، من این بی‌مرادی را که شبیه سیلی است، به شما می‌زنم. بعضی سیلی‌ها یواشکی است، اما بعضی مواقع‌ تبدیل به لگد می‌شود، آن وقت است که انواع و اقسام بیماری‌ها به سراغمان می‌آید و شب‌ها خواب راحت نداریم. این‌ها چیست؟ این‌ است که لحظه‌به‌لحظه خداوند به ما می‌گوید به‌سوی من می‌آیی؟ با من یکی می‌شوی؟ می‌گذاری من تو را بِکِشم ببرم با خودم یکی کنم؟ اما افسوس که حواس ما به ناموس و من‌ذهنی و پندار کمال است که من باید از همه بهتر شوم، حواسمان به این چیزهایی که زندگی می‌گوید، نیست، در‌نتیجه دچار دردها ، سیلی‌ها و لگدهای محکم‌تری از سوی زندگی می‌شویم.

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️

مولوی، دیوان شمس، غزل شمارۀ ۲۲۲

که نایِ پارۀ ما پاره می‌دهد صد جان

که کی دَمَم دهد او تا شَوَم لطیف‌ادا

هیچ لزومی ندارد ما به‌عنوان انسان اداهای من‌ذهنی مثل توقع، رنجش، خشم، بدرفتاری، حسادت، کینه‌ورزی و ترس را تحمل کنیم. کسی که فقط دردش را بیان می‌کند، فقط درد می‌دهد، بد‌اَدا است.من ذهنی بداَدا وبد بیان است. اما وقتی ما از فضای گشوده‌شده عشق را بیان می‌کنیم و زندگی از طریق ما خودش را بیان می‌کند، جواهر پخش می‌کنیم، شادی‌بخشی، سخاوتمندی، رواداشت، فضاگشایی، پذیرفتن، شکسته شدن، کوتاه آمدن، لطیف بودن، گذشت و بخشیدن را تجربه می‌کنیم، این‌ها خوش‌اَدایی است. شما ببینید خوش‌اَدا هستید یا بد‌اَدا؟ اگر بد‌اَدا هستید این را درک کنید که وقتی من خودم نمی‌توانم خودم را تحمل کنم، چطور باید مردم من‌ را تحمل کنند، بنابراین از حالت‌های خودتان درس بگیرد.

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️یکی از موانعِ بزرگ‌ تبدیل ما در این مسیر معنوی، من‌های‌ ذهنی، یعنی آدم‌های دیگر هستند. برای همین بارها از شما خواهش کردیم در ابتدا شما کاری به دیگران نداشته باشید. فقط روی خودتان کار کنید، میل به اصلاح دیگران نداشته باشید، اصلاً دیگران را از پیشرفت خودتان آگاه نکنید که من این‌قدر خوشحال شدم و به عشق رسیدم. حتی اوایل می‌گفتیم این برنامه را به کسی توصیه نکنید، برای این‌که من‌های ذهنی حتماً جلوی شما را خواهند گرفت،پس حتما به این دو بیت هم توجه کنید.

مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۱۲۲۱

دیو چون عاجز شود در اِفتِتان

اِستِعانَت جوید او زین اِنسیان

مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۱۲۲۲

که شما یارید با ما، یاری‌ای

جانبِ مایید جانب‌داری‌ای

افتِتان: گمراه‌ کردن

استِعانَت: یاری‌ خواستن

اِنسیان: آدمیان