برنامۀ شمارۀ ۹۸۷ گنج حضور - بخش چهارم، قسمت دوم

منتشر شده در 2023/12/10
09:07 | 5 نمایش ها

✍️مولانا می‌گوید ای انسان، تو این غبار غم و کینۀ من‌ذهنی را با آب خرد، با فضاگشایی، با دم زندگی بشُوی. شما باید شناسایی کنید که درد و انقباض من اصل نیست. این انقباض می‌تواند ریشۀ بدی‌ها باشد. اکنون در بین اکثر مردم خاصیت‌های من‌ذهنی در کار است. چه‌بسا شما هم میل دارید که مسائلتان را با جنگ و دعوا حل کنید. سعی کنید تا آن‌جا که مقدور است، بدون جنگ و غوغا، بدون خاصیت‌های من‌ذهنی و بدون ایجادِ درد، مسائلتان را حل کنید. خیلی وقت‌ها با این حس که من از جنس زندگی هستم و طرف مقابل را هم از جنس زندگی می‌بینم، یک‌دفعه راه‌حل خودش را نشان می‌دهد. ممکن است گاهی شما از یک پولی بگذرید، به‌خاطر این‌که می‌خواهید آن حال زندگی، در شما ادامه داشته باشد، نمی‌خواهید آن حال را عوض کنید. می‌دانید اگر جنگ کنید، تبدیل به من‌ذهنی می‌شوید و ممکن است به سبب‌سازی ذهن بیفتید، بنابراین از این تله‌های ذهن پرهیز می‌کنید. مولانا می‌گوید جنگ، غوغا، فتنه و سروصدا را بخوابان.

مولوی، دیوان شمس، غزل شمارۀ ۲۱۲

به آب دِه تو غبارِ غم و کدورت را

به خواب درکن آن جنگ را و غوغا را

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️خداوند عشق به ما فرستاده که در او خودمان را بپیچیم. خودمان را به‌وسیلۀ عشق به خداوند وصل کنیم، به این معنا که ما به غوغا و جنگ و ذهن و این‌‌جور چیزها نپیچیم. از سبب‌سازی ذهن بیرون بپریم؛ برای این کار باید خودمان و دیگران را از جنس زندگی ببینیم.

مولوی، دیوان شمس، غزل شمارۀ ۲۱۲

خدایْ عشق فرستاد تا دَرو پیچیم

که نیست لایقِ پیچش مَلَک تعالی را

پیچيدن: در آغوش کشیدن، آویختن

✍️این ابیات نصیحت‌های مولانا است. اگر کسی این‌ها را نمی‌شنود، یا می‌شنود عمل نمی‌کند، یا تأمل نمی‌کند، یا به این آموزش تعهد ندارد، باید به بویِ بدِ دردهای من‌ذهنی عادت کند، باید درد بکشد. 

مولوی، مثنوی، دفتر چهارم، بیت ۲۹۵

هر که را مُشکِ نصیحت سود نیست

لاجَرَم با بُویِ بَد خُو کردنی‌ست

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️ما باید ببینیم در مرکزمان یک ستارۀ بی‌هدایت هست، یا عدم؟ اگر ستارۀ بی‌هدایت همانیدگی‌ است، قبول کنیم که پست و نابینا هستیم، باید بینا شویم. روی خودمان کار کنیم بیت‌ها را تکرار کنیم. اگر شما به این برنامه گوش می‌کنید و علاقه دارید، بدانید که زندگی می‌خواهد شما زنده شوید، طالب شماست، اما بدانید اگر در ذهن هستی داشته باشید، شما را دچار درد می‌کند.

مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۳۲۱۴

طالب است و غالب است آن کردگار

تا ز هستی‌ها برآرد او دَمار

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️این لحظه مبارک‌‌ ساعت است که شما فضاگشایی می‌کنید. بدون این‌که خدمتی کنید، بدون علت ذهنی که شما تجسم می‌کنید، رحمت ایزدی می‌آید، به‌شرط این‌که شما از ظلمتی به ظلمتی نروید. مبارک ساعت موقعی است که شما در این لحظه به زندگی زنده هستید. از فضای مجازی و از زمان مجازی ذهن به این لحظه پریده‌اید.

مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۳۶۲۴

رحمتی، بی‌علّتی، بی‌خدمتی

آید از دریا، مبارک ساعتی

✍️مولانا می‌گوید ای انسان، به‌خوبی این نکته را دریاب که شب ذهن برای بشریت تمام شده و صبح حضور دمیده، پس در هر سنی که هستید خواب ذهن را کوتاه کنید و هرچه سریع‌تر از این خواب برخیزید. زندگی، خداوند می‌خواهد ما از این موضوع آگاه شویم که این لحظه می‌توانیم به او زنده شویم. ما باید خواب در ذهن را کوتاه و تمام کنیم.

مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۳۹۲۵

خویشتن را نیک از این آگاه کن

صبح آمد، خواب را کوتاه کن

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️با سبب‌سازی ذهن و تندتند فکر کردن و فکر بعد از فکر، من‌ذهنی ساخته می‌شود. من‌ذهنی وجود ندارد، ما با تندتند فکر کردن آن را می‌سازیم، پس با کُند کردن آن که بعضی وقت‌ها قطع می‌شود، ما مانند خورشید بالا می‌آییم، با طلوع خورشید زندگی، ریسمان سبب‌سازی ذهن هم منقطع می‌شود.

مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۱۱۱۱

شمس باشد بر سبب‌ها مُطَّلِع

هم از او حبلِ سبب‌ها مُنْقَطِع‏

حبل: ریسمان