برنامۀ شمارۀ ۹۸۵ گنج حضور - بخش چهارم، قسمت اول

منتشر شده در 2023/11/22
07:09 | 6 نمایش ها

✍️مولانا به ما یادآوری می‌کند که بشریت در خواب ذهن است، می‌پرسد چرا حتی یک نفر هم از خواب ذهن بیدار نمی‌شود؟ شما در خودتان بازبینی کنید و از خودتان بپرسید، آیا در خواب ذهن هستید؟ آیا در خوابِ دیدن برحسب چیزها و درد‌ها هستید؟ آیا لزومی می‌بینید که بیدار شوید؟ آثار و عواقب در خواب بودن را در خودتان و جمع می‌بینید که چکار کرده‌اید؟ اگر شما می‌دانید که در خواب ذهن هستید لزوم بیداری را در خودتان می‌بینید؟ چگونه می‌خواهید بیدار شوید؟ آیا حاضر هستید زحمت کافی بکشید؟

✍️پژمردگی، بی‌حالی، میل به خرابکاری و ایجاد درد به دلیل شرابی است که انسان از ذهنش می‌گیرد، این «شرابِ مرگ» است. مولانا می‌گوید همۀ انسان‌ها عادت کرده‌اند از چنین شرابی بخورند! آیا شما متوجه‌ هستید که این شراب مرگ، شما را از دیدار رخ یار یا خداوند محروم می‌کند؟! آیا قبول می‌کنید شراب خواستن از آن چیزی که ذهنتان نشان می‌دهد، شما را می‌کُشد؟ حاضرید آن را ترک کنید؟ آیا می‌خواهید در این راه به بشریت خدمت کنید، و نشان دهید در خواب بودن سبب درد می‌شود؟

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️یکی از خصوصیت‌های خوابِ ذهن گریختن و پناه خواستن از جهان است. مردم از چیزهایی که ذهنشان تجسم می‌کند پناه می‌خواهند. آیا شما لحظه‌به‌لحظه آگاه هستید و با فضا‌گشایی از خداوند پناه می‌خواهید؟ چقدر مواظب این کار هستید؟ بعضی وقت‌ها یا همیشه؟

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️دل انسان مانند پَرِ‌ کاهی است که خداوند با اتفاقاتی که به‌‌وجود می‌آورد مرتب آن را به این‌ طرف و آن طرف می‌برد، به‌عبارتی ما را به ذهن و فضای یکتایی می‌برد تا فرقشان را بدانیم. زمانی که براساس من‌ذهنی عمل می‌کنیم، خواهیم دید که نتیجه‌اش خرابکاری است و هرگاه‌ فضا را باز می‌کنیم، متوجه می‌شویم انعکاسش در بیرون بسیار زیباست.

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️مقصد و منظور اصلی آفرینش این است که همۀ قافله بشریت به بی‌نهایت و ابدیت خداوند زنده شوند. این کار مستلزم همکاری و ارتعاش عشقی است، اما هر کسی اول باید فرداً در درونش به حق بگریزد، از او پناه بخواهد و به اعمالش نگاه کند که آیا در بیرون درد ایجاد می‌کند یا شادی؟ آیا هر لحظه شکر می‌کند، رضایت دارد؟ آیا فرق مرکز عدم و جسم را می‌داند؟

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️من‌ذهنی بر‌اساس خواستن، حرص و هرچه بیشتر خواستن اجسام و چیزهایی که در مرکزش است‌، درست شده، فکر می‌کند اگر آن‌ها زیادتر شوند، کیفیت و کمیت زندگی‌اش بیشتر و بهتر خواهد شد، درنتیجه موتور خواستنش متوقف نمی‌شود. پژمردگی و خرابکاری بشر نشان می‌دهد هر نوع خواستنی، حتی عبادات ما اگر با من‌ذهنی و مرکز آلوده به جسم باشند فایده‌ ندارد. آیا خواسته‌های شما، خواست من‌ذهنی شماست؟ آیا از زندگی یا خداوند برمی‌خیزد؟ مولانا می‌گوید فضا را باز کن، بگذار اراده خداوند یا «قَضا و کُن‌فَکان» به‌کار بیفتد و خواست تو از او برخیزد.

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️در مرکز ما دزد و دشمن بسیار خطرناکی‌ وجود دارد که هر لحظه ممکن است ما را گول بزند و به‌جای این‌که فضا را باز کنیم تا «قضا و کُنْ‌فَکان» کار کند، به سبب‌سازی ذهن بیفتیم.