✍️اگر در خودتان شکایت میبینید، نگویید که این موجه است، زیرا با شکایت ما خودمان را از رحمت ایزدی محروم میکنیم. شما فکر نکنید با منذهنی دعا کردن و شکایت کردن، «چون کلمۀ دعا آمده» این چیز خوبی است. دعا موقعی درست است که شما فضا را باز کرده و متصل به خداوند باشید.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️با سن تقویمی وضع منذهنی بدتر میشود، بهتر نمیشود. بنابراین در هر سنی که هستید باید فضا را باز کنید عقل زندگی یا عقل کُل را وارد زندگیتان کنید و آگاه باشید و اجازه ندهید که منذهنی زندگیتان را اداره کند، زیرا اگر منذهنی ادارۀ زندگی شما را بهدست بگیرد، وضعتان روزبهروز بدتر خواهد شد.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️توجه کنید ببینید آیا شما پیدرپی قضاوت میکنید؟ اگر قضاوت دارید، پس در منذهنی زندگی میکنید، و راه منذهنی تخریب است؛ یعنی زندگی را میگیرد و تبدیل به مسئله، مانع، دشمن، و درد میکند، کارافزایی میکند و مجهز به ابزار ملامت و حس عدم مسئولیت است، مسئولیت کارهایش را به گردن دیگران میاندازد، هیجاناتی مثل ترس، خشم، و رنجش دارد، خودش را با دیگران مقایسه میکند، تحقیر میکند، از دیگران عیب میگیرد، انتقاد میکند تا آنها را پایین بیاورد و خودش بزرگ جلوه کند.
✍️شما چند همانیدگی مهم را در نظر بگیرید، ببینید آیا دائماً به فکر اینها هستید یا نه؟ اگر نیستید خوشا به حالتان، اما اگر هستید باید بفهمید که به سرنوشت منهای ذهنی دچار میشوید. منهای ذهنی همۀ فکر و ذکرشان خوردن و خوابیدن و پول است. اینها مهمترین همانیدگیهای انسان است.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️مولانا میخواهد ما متوجه شویم که منذهنی تخریب میکند و مسئله میسازد. ما وقتی منذهنی داریم به همدیگر لطمه میزنیم، به ضرر هم کار میکنیم، تقریباً دشمن هم هستیم، نسبتبه هم حسادت داریم، نمیتوانیم ببینیم که کسی برحسب یکی از همانیدگیها بهتر از ما شده؛ زندگیِ کاملاً سطحی را تجربه میکنیم که هیچ عمقی ندارد، چون منذهنی داریم و این منذهنی روزبهروز در دنیا در حال زیاد شدن است، پس تنها کمکی که ما میتوانیم به بهتر شدن جهانِ بیرون کنیم این است که فردبهفرد روی خودمان کار کنیم و تمرکزمان را روی خودمان بگذاریم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️از نظر مولانا «معاد» یعنی در این جهان باید به بینهایت و ابدیت خداوند زنده شویم.
«توحید» یعنی دست برداشتن از عقلِ منذهنی و زنده شدن به خداوند که این همان «عشق» است.
«توحید و نبوت» هم اصول دین هستند و هر کس دین را قبول دارد باید این سه مورد را قبول داشته باشد و این قبول داشتن نباید ذهنی باشد. هر کسی که به این جهان میآید در این هفتاد، هشتاد سال باید به بینهایت و ابدیت خداوند هشیارانه زنده شود و از منذهنی خارج گردد، اگر نشود، دراینصورت بهاندازۀ یک سَرِ مو از معاد نمیداند. اغلب ما این موضوع را نمیدانیم، اگر میدانستیم، از خودمان میپرسیدیم این زندگی چه فایده دارد؟ چرا سختی میکشیم؟ ما باید بفهمیم که با منذهنی اشتباه زندگی میکنیم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️قانون فیزیک میگوید «ناظر جنس منظور را تعیین میکند». اگر ما بهعنوان قرین فضاگشا باشیم و به عشق و زندگی ارتعاش کنیم، به هر کسی میرسیم زندگی را در آنها به ارتعاش درمیآوریم. خیلی از شما فضاگشایی را یاد گرفتهاید، وقتی یک نفر به شما توهین میکند یا زور میگوید شما فضا باز میکنید، معنیاش این نیست که شما از حقتان دست برمیدارید، بلکه نمیخواهید با خشونت و با انرژی منذهنی که مخرب است جواب طرف مقابل را بدهید، فضا را باز میکنید، میبینید که با خوشاخلاقی، با انرژی سازندۀ خداوند یا فضای گشودهشده میتوانید چالشتان را حل کنید، و بیشتر وقتها میبینید که موضوع بهنفع طرفین حل میشود.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️کسی که از ذهن خارج میشود و زنده شدن به زندگی و فضاگشایی را درک میکند، واقعاً دیگر میل ندارد به ذهن برگردد.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️انسان بدن خودش را با خشم، با رنجش خراب میکند. مردم گروهگروه نشستهاند و پشتسر یکدیگر غیبت میکنند، عیب همدیگر را میگویند، نسبتهای ناروا حتی به دروغ به همدیگر میدهند تا همدیگر را خراب کنند، آبروی دیگران را میبرند تا آنها را کوچک کنند. اینها از عادتهای منذهنی هستند که خداوند میخواهد این عادتها در ما از بین بروند.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️انسان وقتی سنش بالا میرود، باید پخته و کامل شود و بفهمد که این هشیاری جسمی بنا به تجربهای که دارد، درد ایجاد میکند، و انسان را فرسوده میسازد و انسان برای این نیامده که هشیاری جسمی و درد ایجاد کند، بلکه آمده تا به خدا زنده شود.
------------------------------------------------------------------------------------------------