✍️در شما «منِ» اصلی، خداوند که همان سکوت و سکون است وجود دارد، اگر برحسب منذهنی، با تندتند حرف زدن، آوردن ذهن به مرکزتان و دیدن براساس آن کار نکنید، این سکوت باز میشود و خودش را به شما نشان میدهد، اما شما ندانسته آن را میبندید، اگر ذهن را خاموش کنید، این فضا خودبهخود باز شده و شما این لحظه به خداوند زنده میشوید.
✍️قبل از ورود به این جهان، ما از جنس اَلَست، از جنس خدا هستیم، وقتی وارد این جهان میشویم، با چیزهایی که برای بقای ما مهم هستند، همانیده میشویم. همانیدن یعنی حس وجود تزریق کردن به چیزهایی که ذهنمان نشان میدهد که همه آنها نمایندۀ چیزهای بیرونی هستند. تزریق هویت یا حس وجود به چیزها «همانش» نامیده میشود، با همانیده شدن، چیزها به مرکزمان میآیند و عینک دید ما شده، برحسب آنها میبینیم و عمل میکنیم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️قضاوت و مقاومت
قضاوت یعنی آن چیزی را که ذهن ما نشان میدهد دائماً خوب و بد میکنیم، چون از آنها زندگی میخواهیم، برحسب آنها میبینیم و از جنس چیزها هستیم، در این حالت «مقاومت» هم داریم، مقاومت یعنی زندگی خواستن از چیزها و بیتفاوت نبودن به آن چیزی که ذهن نشان میدهد.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️شما فقط باید به نکاتی که مولانا در ابیاتش میگوید و در برنامه گنج حضور مطرح میشود توجه کنید. این توجه آگاهانه و هشیار بودن، خیلی مهم است؛ شما با ذهنتان نگویید من متوجه شدم فضاگشایی یعنی چه! اگر این کار را انجام بدهم، فضا گشوده میشود. زیرا با سببسازی نمیتوان فضاگشایی کرد، ما در ذهن هر لحظه درحال سببسازی هستیم یعنی واقعاً میدانیم چه چیزی سبب چه چیزی میشود، ولی دانستن علت و معلول در ذهن، معنیاش این نیست که تصمیم «قضا و کُنفَکان» را هم میدانیم. خداوند با سببسازی ما کار نمیکند.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️در این لحظه برای ما دو انتخاب وجود دارد: یکی اینکه با سببسازی ذهن جلو برویم و کارهایمان را انجام بدهیم؛ یک انتخاب دیگر هم این است که فضا را در اطراف اتفاقات باز کنیم، خلاق شویم و یک فکر جدید در مورد چالش یا موضوعی که برای ما پیش آمده خلق کنیم؛ بهراستی که خلاقیت کارکردِ اصلی ماست.
✍️ما باید بدانیم اگر آرام باشیم و سببسازی ذهن را رها کنیم، فضای درون ما خودش باز میشود، خداوند یا «قضا و کُنفَکان» به ما کمک میکند تا از زندانِ ذهن آزاد شویم، پس ما الآن حتی اگر منذهنی داریم و آن من اصلی خودش را به ما نشان نداده، میدانیم که دو جور فکر و عمل وجود دارد:
یکی اینکه ذهن برای ما مهم باشد و به مرکزمان بیاید، فضای درونمان بسته شود و دیگر اینکه آنچه را که ذهن نشان میدهد مهم ندانیم و مرکز ما نباشد، در این حالت فضای درون خودش باز میشود و ما وارد فضای یکتایی میشویم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️طبق آموزشهای مولانا آموختیم اگر انسان مدت زیادی پس از دَه دوازدهسالگی برحسب همانیدگیها فکر و عمل کند، درد ایجاد میکند و پس از مدتی، حتی اگر پولش زیاد شده، دوستان زیادی داشته باشد خانهاش بزرگ شده، این سبک زندگی سبب دردهایی مثل حسادت، خشم، ترس، رنجش، کینهورزی و حرص میشود، یعنی چیزها به مرکزش آمده و میخواهد هرچه بیشتر داشته باشد، در این حالت چنین شخصی نمیتواند درست فکر کند، برای اینکه فضا باز نیست؛ شرط درست فکر کردن فضاگشایی است.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️شما نگویید چرا اصلاً باید فضاگشایی کنم، با زیاد کردن چیزها زندگی میکنم و نیازی به فضاگشایی ندارم، اینطور نیست، نمیتوانید سالم زندگی کنید و با منذهنی خوشحال و خوشبخت به زندگی ادامه دهید.
برای اینکه ما به این جهان آمدهایم انسان باشیم. انسان بنابه تعریف باشندهای است که باید به بینهایت و ابدیت خداوند زنده شود. ما هم باید به این مقصود زندگی عمل کنیم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️همۀ ما در سَحر هستیم، سَحر این لحظه است، خداوند این لحظه و هر لحظه ما را صدا میکند و ما با فضاگشایی بهسوی او میرویم، هرچه بیشتر فضا را باز میکنیم بیشتر از جنس پَری یا از جنس زندگی میشویم، پری که اصل ماست، آرزومند است که هرچه زودتر و بیشتر از جنس خدا شود، پس ما دائماً آرزومند هستیم که به او تبدیل شویم، یعنی از دست منذهنی، به فضای باز شدۀ بیخبری که زمینۀ زندگی است بگریزیم و به خدا پناه ببریم.
مولوی، دیوان شمس، غزل شمارۀ ۲۸۷۴
سحری کرد ندایی عجب، آن رشکِ پری
که گریزید ز خود در چمنِ بیخبری
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️خداوند گفته همه باید از جنس من باشید، همۀ کائنات این ندا را شنیدهاند، ولی ما هنوز منذهنی داریم و خودمان را به نفهمی میزنیم، به خودتان نگاه کنید، مگر نمیبینید که در منذهنی مردهاید و در هر جهتی که میروید بلا میبینید؟ مگر نمیبینید عقل منذهنی جز تخریب کار دیگری نمیکند؟ ما به جدایی افتادهایم، در داخل یک دین مذاهب مختلف وجود دارد، این مذاهب باوجود اینکه در یک دین هستند با هم میجنگند و جدایی را ترویج میکنند. ما باید ندای زندگی را بشنویم و هشیارانه از جنس خدا شویم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️ما براساس باورهای مذهبی «من» درست کردهایم، ادیان دشمن هم هستند و چیزهای ذهنی را مهم میدانند، هرچه که ذهن نشان میدهد آفل است، مهم نیست، نباید به مرکز ما بیاید. اگر چیزها به مرکزمان نیایند، ما برحسب عدم ببینیم، همه را از جنس زندگی میبینیم و تفاوتها از بین میروند، روا میداریم که دیگران هم زندگی کنند و خیلی هم خوشبخت باشند، حتی اگر باورهایشان با ما متفاوت باشد.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️همهچیز در جهان منتظر انسان است که به عشق یعنی خدا زنده شود، تا آنها هم خودشان را بهعنوان زندگی یا خداوند شناسایی کنند، پس چرا مردگی در منذهنی را ادامه میدهی؟ چرا فضاگشایی نمیکنی تا اصل تو از ذهن جدا شود و فضای گشودهشده خودش را به تو نشان دهد؟ چرا تندتند اصرار داری ذهنت را به مرکزت بیاوری و از آن چیزی که ذهنت نشان میدهد خبر بگیری و زندگی بخواهی؟ بنابراین باید از ذهن بیرون بپری و با فضاگشایی سوی جانان، خداوند، پرواز کنی و با او یکی شوی.
مولوی، دیوان شمس، غزل شمارۀ ۲۸۷۴
همه ارواحِ مقدّس چو تو را منتظرند
تو چرا جان نشوی و سویِ جانان نپری؟
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️اگر شما میخواهید به حضور، به بینهایت خداوند زنده شوید، دیگر الآن وقتش است. نگویید آقا من جسته و گریخته به برنامۀ گنج حضور گوش میدهم، گاهی اوقات هم قانون جبران را اجرا میکنم. نه، شما باید متعهدانه برنامه را گوش بدهید، قانون جبران مادی و معنوی را اجرا کنید و ادامه بدهید.
------------------------------------------------------------------------------------------------