برنامهٔ شمارهٔ ۹۶۹ گنج حضور - بخش سوم، قسمت اول

منتشر شده در 2023/09/12
08:25 | 4 نمایش ها

✍️جبار بودن خداوند چگونه است؟

خداوندِ جبار به این معنی است که او قوانین «قضا و کُن‌فکان» را هر لحظه اجرا می‌کند، ولی ما براساس سبب‌سازی و توهمِ ذهن می‌گوییم کارِ این لحظه باید طوری که من می‌خواهم باشد و وقتی بی‌مرادی برایمان پیش بیاید عصبانی می‌شویم؛ یعنی درک نمی‌کنیم که نظر ما با من‌ذهنی غلط است و بنابراین جبار و گردن‌کش می‌شویم، درد می‌کشیم و زندگی خودمان را خراب می‌کنیم.

مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۲۹۹۶

ساخت موسی قدس در، بابِ صغیر

تا فرودآرند سر قومِ زَحیر

مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۲۹۹۷

زآنکه جبّاران بُدند و سرفراز

دوزخ آن باب صغیر است و نیاز

قومِ زَحیر: مردم بیمار و آزاردهنده

جَبّار: ستمگر، ظالم

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️بی‌حاصل کیست؟

بی‌حاصل کسی است که چیزی که ذهنش نشان می‌دهد را به مرکزش آورده، برحسب همانیدگی‌ها فکر و عمل می‌کند و آخر و عاقبتش هیچ است، بنابراین ما باید به خودمان نگاه کنیم و «حاصل» خود را بسنجیم. حاصلِ ما این نیست که چقدر پول داریم، بلکه حاصل ما میزان عشق، فضا‌گشایی، وصل شدن به خدا و زنده شدن به منظور اصلی‌مان است. اگر بی‌حاصل هستیم، خودمان مانع خودمان بوده‌ایم و اگر حاصلی داریم و به درجه‌ای به خدا زنده شده‌ایم، این را او کرده و مدیون عدمِ دخالت خودمان هستیم.

مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۳۲۱۸

دل نگه دارید ای بی‏‌حاصلان

در حضورِ حضرتِ صاحب‌دلان‏

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️کل قرآن برای این آمده که ما را از سبب‌سازیِ ذهن بیرون بیاورد، بنابراین نباید در ذهن باشیم، با سبب‌سازیِ ذهن کار کنیم و ارزشمان را از بیرون بطلبیم، ولی بگوییم به پیغام قرآن عمل می‌کنیم.

مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۲۵۲۰

جمله قرآن هست در قطعِ سبب

عِزِّ درویش و، هلاکِ بولهب

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️زندگی لحظه‌به‌لحظه می‌خواهد به ما کمک کند، اما چون ما با سبب‌سازیِ من‌ذهنی کار می‌کنیم، فضا را باز نکرده و راضی نیستیم و درنتیجه راهِ عنایت زندگی بسته می‌شود، بنابراین آخرسر مجبور می‌شود از طریق بی‌مرادی به ما پیغام بفرستد. پیغام هم این است که ای انسان این را بفهم که من باید کار کنم، نه این‌که تو با ذهنت کار کنی.

مولوی، دیوان شمس، غزل شمارۀ ۱۷۲۳

هزار ابرِ عنایت بر آسمانِ رضاست

اگر ببارم، از آن ابر بر سَرَت بارم

✍️بیشتر خواسته‌های ما مصنوعی، مجازی و ذهنی است و اگر آن‌ها را نخواهیم از بین می‌روند، اگر ما ارزش را از جهان و انسان‌ها نخواهیم، آن‌ها هم نمی‌توانند چیزی به ما بدهند که ما را باارزش کند، درحالی‌که تمام کینه‌های ما به این خاطر است که از دیگران چیزی می‌خواستیم و به ما ندادند. «حضرت رسول فرموده‌است که اگر از خداوند بهشت را می‌خواهی، از کسی چیزی مَخواه، دراین‌صورت من ضمانت می‌کنم که خدا را خواهی دید.»

مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۳۳۳

گفت پیغمبر که جنّت از اِله

گر همی‌خواهی، ز کَس چیزی مخواه

مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۳۳۴

چون نخواهی، من کفیلم مر تو را

جَنَّتُ‌الْمَأوى و دیدارِ خدا

جَنَّتُ‌الْمَأوى: يکی از بهشت‌های هشت‌گانه

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️شیطان به خداوند گفت تو ما را گمراه کردی و اعمال خودش را پنهان کرد. من‌ذهنی ما هم چون از جنس شیطان است، مرتب خداوند را ملامت می‌کند و متوجه نیست که خودش با فکر و عمل کردن برحسب همانیدگی‌ها زندگی‌اش را خراب کرده‌است.

مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۴۰۵۳

نفس و شیطان، هردو یک‌ تن بوده‌اند

در دو صورت خویش را بنْموده‌اند

مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۱۴۸۸

گفت شیطان که بِما اَغْوَیْتَنی

کرد فعلِ خود نهان، دیو دَنی

«شیطان به خداوند گفت که تو مرا گمراه کردی. او گمراهی خود را به حضرت حق، نسبت داد و آن دیو فرومایه، کار خود را پنهان داشت.»

دَنی: فرومایه، پست

------------------------------------------------------------------------------------------------