برنامۀ شمارۀ ۹۷۴ گنج حضور - بخش سوم، قسمت سوم

منتشر شده در 2023/09/05
07:27 | 4 نمایش ها

✍️شرط دیدن هر چیزی این است که از جنس او یعنی عین شوی، تا از جنس او نشوی نمی‌توانی او را ببینی، بنابراین ذهن باید به عین تبدیل شود، ما باید عمل کنیم. ما باید قیامت شویم، فضا را باز کنیم، قیامت را ببینیم، نمی‌توانیم به ذهن برویم سبب‌سازی کنیم و قیامت را با ذهنمان تجسم کنیم. روز قیامت هم اینطوری نیست که ما بمیریم برویم بعداً قیامت شود. روز قیامتِ ما این لحظه است. قیامت این نیست که همهچیز «کنفیکون» شود و هیچ‌‌چیز باقی‌ نماند. قیامت یعنی بلند شدن، قیام کردن، روی پای زندگی ایستادن و برای انسان در این لحظه میسر است.

‌مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ٧۵۶

پس قیامت شو، قیامت را ببین

دیدنِ هر‌چیز را شرط است این

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️همۀ انسان‌ها به این علت راه را گم کرده‌اند که از فضاگشایی و عدم کردن مرکزشان می‌ترسند و می‌خواهند دائماً یک جسم در مرکزشان باشد، درحالی‌که تنها پناهشان مرکزِ عدم است.

مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۸۲۲

جمله عالَم زین غلط کردند راه

کَز عَدَم ترسند و آن آمد پناه

✍️اگر ما فضا را باز کنیم و کار روی خودمان را هم از من‌ذهنی خود، و هم از چشم‌ بدِ من‌های ذهنی اطرافمان محافظت کنیم، سالم می‌مانیم.

مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۱۵۰۱

کار پنهان کن تو از چشمانِ خَود

تا بُوَد کارت سَلیم از چشمِ بَد

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️هر موقع ما با عدم کردن مرکز تسلیم زندگی شویم، از خداوند مزد می‌گیریم، پس آن‌ وقت می‌توانیم بدون حضور من‌ذهنی‌ یک همانیدگی را شناسایی کرده و با کمک زندگی آن را بیندازیم.

مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۱۵۰۲

خویش را تسلیم کن بر دامِ مُزد

وانگه از خود بی‏ زخود چیزی بدُزد

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️غیرت خداوند بر عاشقان و صادقان است، یعنی کسانی که به زندگی زنده شده‌اند، خداوند آنان را در اختیار می‌گیرد و اجازه نمی‌دهد دوباره به ذهن برگردند، ممکن است یک مدتی حتی زندگی‌شان بد شود که از این طریق به آن‌ها بگوید اشتباه نکنید، از من‌ذهنی استفاده نکنید، اما به انسان‌هایی که دروغ می‌گویند و عاشق من‌ذهنی هستند توجه نمی‌کند.

مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۳۶۴۷

غیرتش بر عاشقی و صادقی‌ست

غیرتش بر دیو و بر اُستور نیست

اُستور: سُتور، حیوانِ بارکش مانند اسب و الاغ و استر

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️مولانا از زبان زندگی به ما می‌گوید صبحِ زنده شدن به زندگی نزدیک است، ذهنت را خاموش کن، و با من‌ذهنی خروش نکن، فضا را باز کن، من به‌ دنبال تو هستم، و برای آزاد کردن تو از ذهن می‌کوشم، پس تو با من‌ذهنی‌ات تلاش نکن.

مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۴۱۱

صبح نزدیک‌ است، خامُش، کم‌ خروش

من همی‌ کوشم پیِ تو، تو، مَکوش