✍️ما در منذهنی کینه داریم و گذشته را فراموش نمیکنیم، فکر میکنیم زندگی هم با ما به همین شکل رفتار میکند، درحالیکه طرز فکر خودمان در منذهنی که توأم با کینه، دشمنی و انتقامجویی است را نباید به زندگی یا خداوند نسبت بدهیم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️شما بهعنوان یک پزشک به خودتان نگاه کنید، اگر حالتان گرفته شده و بدحال هستید، حتماً یک همانیدگی در بیرون شما را بدحال کرده، خداوند نکردهاست؛ این رحمت خداوند نیست، این شما هستید که اجازه میدهید چیزی را که ذهنتان نشان میدهد به مرکزتان بیاید، شهوتش را داشته باشید و وقتی نیست بدحال شوید، شما باید تصمیم بگیرید که این کار را نکنید!
✍️ابیات مولانا طرز فکر منذهنی را باطل و طرز فکر جدیدی، برحسب عدم به شما میدهد. منذهنی میگوید هرچیز زیبایی که دیدم، باید با آن همانیده شوم و مال من شود، نه! خیلی چیزهای زیبا را در ویترین مغازه میبینیم، خیلی هم خوشمان میآید، ولی راهمان را میکشیم و میرویم، میخواهیم بخریم؟ نه، خیلی هم قشنگ است، ولی نمیخواهیم داشته باشیم، چه برسد که با آن همانیده شویم.
چیزهایی مثل مقام، قدرت سیاسی، معنوی، مذهبی یا هر قدرتی که ذهن خوب نشان میدهد باقی نمیماند و خواهد رفت، اگر برایت مهم باشند، همیشه غمگین خواهی بود. اگر شما ذهناً عاشق آدمی شده و با او همانیده شوید، وقتی او تغییر میکند، تغییراتش روی شما اثر میگذارد، نمیگذارد زندگی کنید، وقتی هم میرود شما تقریباً میمیرید و زنده میشوید و مدتها به او فکر میکنید.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️ما از جمع تقلید میکنیم، چون برای منذهنی تقلید از جمع حس امنیت پوشالی میآورد و نمیداند این پوشالی است. تقلید از جمع حس دانش و دانندگی هم میآورد؛ ما میگوییم یک میلیون نفر اینطوری فکر میکنند، پس این فکر باید درست باشد، یا یک رفتار خاصی میکنند که اصلاً نمیدانیم چه رفتاری است و نمیپرسیم یعنی چه، ولی ما هم آن رفتار را انجام میدهیم.
مولانا میگوید از بیحاصلان تقلید نکنید؛ زیرا تقلید از بیحاصلان نمیگذارد ما بیدار شویم و از خطری که ما را تهدید میکند، آگاه شویم. «بیحاصلان» کسانی هستند که منذهنی دارند و مرتب چیزی را که ذهنشان نشان میدهد، به مرکزشان میآورند و برحسب چیزها فکر میکنند. اگر میخواهید بیدار شوید، احتیاج به خلوت دارید. خلوت یعنی پناه بردن به جایی تا بتوانید خودتان را از نفوذ قرینهای مخرب و منهای ذهنی پنهان کرده و از آنها تقلید نکنید.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️تقلید کورکورانه چیست؟
گاهی ما حرکاتی را تکرار میکنیم و حرفهایی را میزنیم که از صاحب آن باورها هم بهتر این کارها را انجام میدهیم، بدون اینکه معنیاش را بدانیم. شما مراقب و هشیار باشید از کسی باوری را قبول نکنید یا تقلید کورکورانه نکنید، اگر هم میپرسید از مولانا بپرسید، نه اینکه از جمع تقلید کنید. آنچه جمع به آن معتقدند، احتمال اینکه غلط باشد زیاد است. آیا شما در راهِ زنده شدن به زندگی به جمع نگاه میکنید؟ آنها یک چیزی را میگویند و شما همینطور تکرار میکنید؟ مخصوصاً از منهای ذهنی و کسانی که پر از درد هستند تقلید میکنید؟
مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۵۶٣
مر مرا تقلیدشان بر باد داد
که دو صد لعنت بر آن تقلید باد
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️اگر شما هنوز منذهنی دارید و میخواهید کمک بگیرید، باید از یاران خوش کمک بگیرید؛ یارانی که فضاگشا هستند و به زندگی زنده هستند، مرکزشان عدم شده و همانیدگیهایشان را شناسایی میکنند، میخواهند از خواب برخیزند و دارند روی خودشان کار میکنند، باید قرین آنها بشوید تا عکسِ دل آنها به شما بزند. ما باید از بزرگان و «یارانِ خوش» مثل مولانا تقلید کنیم.
وقتی مولانا میخوانید دلتان شاد میشود، فضا گشوده میشود، این شادی تأثیرپذیری از مولاناست، اگر این حالت دائمی باشد و بدون خواندن مولانا باز هم فضای درونتان گشوده باشد، این یعنی شما وصل شدهاید. رحمت ایزدی پیاپی میآید، برای اینکه دیگر شما فضا را نمیبندید. ما نباید از مولانا و انسانهایی که روی خودشان کار میکنند، یک لحظه هم جدا شویم. مولانا میگوید از صدف جدا نشو، هنوز دُر نشدهای، هنوز بهطور کامل یا بهقدر کافی به زندگی زنده نشدهای.
مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۵۶۶
عکس، چندان باید از یارانِ خَوش
که شوی از بحرِ بیعکس، آبکش
مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۵۶۷
عکس، کَاوّل زد، تو آن تقلید دان
چون پیاپی شد، شود تحقیق آن
مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۵۶۸
تا نشد تحقیق، از یاران مَبُر
از صدف مَگْسَل، نگشت آن قطره، دُرّ