پنبه اندر گوشِ حسِّ دون کنید
بندِ حسّ از چشم خود بیرون کنید
پنبهٔ آن گوش سِر، گوش سَر است
تا نگردد این کر، آن باطن کر است
مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۵۶۶-۵۶۷
پنبه اندر گوش کردن: کنایه از بستن گوش و ترک شنیدن
دون: پست و فرومایه
فِکرَت: فکر، اندیشه
ما میخواهیم با ذهن همانیده از خداوند پیغام بگیریم، نمیشود؛ باید در گوش دون، یعنی گوشی که به منذهنی وصل و در اختیار آن است، پنبه بگذاریم که سروصدای بیرون را نشنویم. پرهیز را انتخاب کنیم و از اینکه در معرض بعضی صداها و دیدها قرار بگیریم، بپرهیزیم. همچنین باید بندِ حسّ را از چشم عدم خود بیرون کنیم. این کار سبب میشود چشم عدم ما همانیدگیها را کنار بزند. گوش سِر پیغام خداوند و عدم را میشنود، ولی گوش منذهنیْ پنبهٔ گوش سِر است؛ وقتی تندتند حرف میزنیم و زیر سلطۀ فکرها هستیم، پیغام زندگی را نمیشنویم. تا گوش سَر ما نسبتبه سروصدا و همهمۀ بیرون کر نشود، گوش باطن ما پیغام پنهانیِ زندگی را نمیشنود. در حال حاضر گوش باطن بیشتر افراد کر است، چون فقط پیغام منذهنی را میشنوند که توهم است.
------------------------------------------------------------------------------------------------
بیحس و بیگوش و بیفِکرَت شوید
تا خِطابِ اِرْجِعی را بشنوید
مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۵۶۸
«يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ.»
«ای جانِ آرامگرفته و اطمینانیافته.»
قرآن کریم، سورهٔ فجر (۸۹)، آیهٔ ۲۷
«ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً.»
«بهسوی پروردگارت درحالیکه از او خشنودی و او هم از تو خشنود است، بازگرد.»
قرآن کریم، سورهٔ فجر (۸۹)، آیهٔ ۲۸
اگر میخواهید خطابِ «بهسوی من برگردیدِ» حق تعالی را بشنوید، باید از قید و بند حواسّ و گوش ظاهر و عقل جزئی دنیاطلب رها شوید.
✍️ مولانا میگوید بیحس شوید، یعنی بدون فکرهای همانیده و حس و گوش منذهنی شوید، تا خطابِ بهسوی من برگردید، را بشنوید. طبق آیهٔ قرآن «اِرْجِعی» پیغام و خطابی است که لحظهبهلحظه خداوند به ما میفرستد. میگوید «بهسوی من برگرد» ولی بهصورت اصل من و الست، نه بهصورت منذهنی. ما هم احتمالاً برمیگردیم، ولی بهصورت منذهنی و بهوسیلۀ ابزارهای منذهنی که کار نمیکند. هر لحظه خداوند به ما پیغام میفرستد که از جنس خودت شو. ما نیز امتداد خدا هستیم، پس یعنی از جنس او میشویم، دراینصورت هشیاری بهجای اینکه به جهان و چیز ذهنی متکی شود، از آن جدا میشود و روی خودش قائم میشود، درنتیجه خودبهخود بهسوی زندگی میرود و این فضا در درون باز و بازتر میشود.
درواقع وقتی هشیاری روی هشیاری منطبق میشود، شما از خودتان و از خداوند خشنود هستید، خداوند هم از شما خشنود است. این مفهوم این آیه است که مولانا مرتب از آن استفاده میکند. شما اگر خودتان، فکرهایتان و چیزهایی که ذهن نشان میدهد را جدی نگیرید و از پارازیتهای بیرون رها شوید، جانتان آرام میگیرد. وقتی شما ذهنتان را آرام میکنید، دوییِ ذهن از بین میرود و درنتیجه به این لحظه میآیید و هشیاری روی هشیاری منطبق میشود. روشِ برگشت همین است.
------------------------------------------------------------------------------------------------
چو پا واپس کشد یک روز از دوست
خطر باشد که عمری دست خاید
مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۶۸۲
دست خاییدن: دست گزیدن، به دندان گرفتنِ دست به علامتِ حسرت و پشیمانی
مولانا میگوید اگر یک لحظه از خداوند جدا شوید، برای شما خطر دارد و باعث میشود یک عمر دستتان را بخایید، یعنی عمری افسوس و حسرت و پشیمانی بخورید. شرط پیوستگی و جدا نشدن از خداوند این است که ما دائماً بگوییم با دیگران کاری نداریم. به خودمان نگاه کنیم و تمرکزمان روی خودمان باشد. بگوییم من با خودم کار دارم، میخواهم ببینم که این لحظه چه کسی هستم، از جنس خدا، اَلست و امتداد خدا هستم یا نه؟ آیا میخواهم بهعنوان امتداد خدا از خداوند کمک بگیرم یا از مردم و ذهنم؟ اگر از مردم و ذهنم کمک بخواهم، چیزهای ذهنی را به مرکزم بیاورم، دیدم دیدِ آنها باشد و به توهم بروم، از خدا جدا شده و خَرّوب میشوم.
من به گوشِ تو سخنهای نهان خواهم گفت
سَر بجنبان که بلی، جز که به سَر هیچ مگو
مولوی، دیوان شمس، غزل شمارهٔ ۲۲۱۹
فضا را باز کن و ذهنت را بهکار نینداز تا من به گوش تو سخن بگویم. بهمحض اینکه بخواهی حرف بزنی، به ذهن میروی و ارتباطت با من قطع میشود. فقط سرت را بجنبان، یعنی به حرفهای من عمل کن و به ذهن نرو. اگر مرکز عدم و فضای گشودهشده داشته باشی، گوش عدم و قدرت و استعداد شنوایی پیدا میکنی. قوّه، پتانسیل و استعداد شنیدن در این فضای گشودهشده است. زندگی است که از طریق گوش و چشم میشنود و میبیند، بنابراین باید بتوانیم با فضاگشایی پیغام زندگی را بشنویم. وقتی خداوند به گوش ما چیزی میگوید، لزومی ندارد ما حرف بزنیم. بهتر است «باشیم»؛ بودن و عمل کردن مهم است، نه حرف زدن. اگر فعالیت ذهنی را شروع کنیم، ممکن است به سببسازی ذهن برویم، چیزی را به مرکزمان آورده، براساس آن چیزی بگوییم یا واکنشی نشان دهیم و درنتیجه دیگر نتوانیم از سببسازی ذهن رها شویم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
تو بی ز گوش شنو، بیزبان بگو با او
که نیست گفتِ زبان بیخلاف و آزاری
مولوی، دیوان شمس، غزل شمارۀ ۳۰۵۵
مولانا میگوید بدون گوش حسی بشنو و بدون زبان با او حرف بزن، یعنی ذهن، فکرها و باورهایت را بهکار نینداز، سببسازی نکن، چون بهمحض اینکه به ذهن بروی و به زبان حرف بزنی، به سببسازی و خَرّوب بودن و امتحان کردن خدا میافتی. اگر یک لحظه عقل کل شما را اداره نکند و ذهن بخواهد ادارهٔ زندگیتان را بهعهده بگیرد، به دنبالش درد و رنج میآید. ما انتظار داریم نتیجهٔ سببسازی ما خیر باشد، نمیشود، یعنی نمیشود اشتباه کنیم و آزارش را نبینیم. حرف زدن و عمل کردن با ذهن نیز اینگونه است، به دنبال آن آزار و رنج خواهد آمد.
گوش داری تو، به گوشِ خود شنو
گوشِ گولان را چرا باشی گرو؟
مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۳۳۴۳
گول: احمق، نادان
✍️مولانا میگوید ما گوش داریم، یعنی گوش عدم داریم و باید با آن گوش پیغام را از زندگی بشنویم. زندگی میخواهد لحظهبهلحظه از طریق ما به صُنع دست بزند، یعنی لحظهبهلحظه فکر جدید ایجاد کند. شما باید با گوش عدمتان پیغامِ زندگی را بشنوید، نه اینکه با گوش حسیتان از بیرون پارازیت بشنوید. چرا گوش گولان، نادانان، احمقان و منذهنی خود را گرو میگیرید؟ چرا پیغام منهای ذهنی را میشنوید و خود و آنها را جدّی میگیرید؟ چرا باید گرو یا قربانیِ پیغامهایی باشید که منهای ذهنی از بیرون میدهند؟ اگر نگاهی به انسانها و وضعیت دنیا کنیم، میبینیم که گوش عدم همۀ انسانها کر شده و گروِ گولان شدهاست.
------------------------------------------------------------------------------------------------
مرغِ خویشی، صیدِ خویشی، دامِ خویش
صدرِ خویشی، فرشِ خویشی، بامِ خویش
مولوی، مثنوی، دفتر چهارم، بیت ۸۰۷
شما هر لحظه باید مرغ خود باشید و مرغ جهان بیرونی نباشید، یعنی نگذارید دیگران جنس شما را تعیین کنند. اگر مرکز شما خالی و عدم است، مرغ خود و از جنس خود هستید. هرگاه کسی، چیزی یا اتفاقی بتواند به مرکز شما بیاید، یعنی توانسته جنستان را تعیین و از جنس خودش کند، پس شما دیگر مرغ خود نیستید و مرغ آن موضوع هستید، به این علت که مسائل بیرونی توانستهاست جنس شما را تعیین کند.