مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۳۶۴۲
بهرِ این فرمود با آن اِسْپَه او
حَیْثُ وَلَّیْتُم فَثَمَّ وَجْهُهُ
«از این رو خداوند خطاب به خیلِ مؤمنان فرمود: به هر طرف که روی کنید همانجا ذات الهی است.»
اِسْپَه: مخفّفِ اسپاه، سپاه، لشکر
✍️خیلی مهم است که در این لحظه جنس خودتان را خودتان تعیین کنید، اجازه ندهید یک غیر، جنسِ شما را تعیین کند. وقتی دائماً مراقب باشید، خواهید دید که واقعاً دارید به انسانهای دیگر خدمت میکنید و چون از جنس خدا هستید به هر سو که نگاه میکنید، او را میبینید. این فضاگشایی و داناییِ زندگی به شما منتقل میشود، آن زمان مرغ خودتان هستید، چراغ خودتان را روشن میکنید و قرینِ شما بهجای منهای ذهنی، زندگی است.
قرآن کریم، سورهٔ بقره (۲)، آیهٔ ۱۱۵
«وَلِله الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللهِ إِنَّ اللهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ.»
«مشرق و مغرب از آنِ خداست. پس به هر جاى كه رو كنيد، همانجا رو به خداست. خدا فراخرحمت و داناست.»
✍️عاملی که خیلی به ما کمک میکند و رعایت آن برای ما خیلی سخت است، قضیهٔ تمرکز روی خودمان است، زیرا قرین میتواند فوراً ما را به ذهن بکِشاند. یک چیزی به مرکزمان بیاید، پایمان بلغزد و درون ماجرا بیفتیم. شما باید با خودتان قرار بگذارید بگویید اگر من درون ماجرا رفتم، در جایی هم لغزیدم، باید عذرخواهی کنم و بیرون بیایم و خودم را از ماجرا بیرون بکِشم. نگویید من باید مردم را سر جایشان بنشانم، هرجا دیدید اینگونه صحبت میکنید باید واقعاً بهسوی زندگی برگردید، بگویید دارم با منذهنی کار میکنم و به خودم ضرر میزنم، مرکزم از جنس عدم نیست، پس عذرخواهی میکنم و به این لحظه برمیگردم؛ اینگونه با خودتان صحبت کنید.
------------------------------------------------------------------------------------------------
مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۳۶۲
قبض دیدی چارهٔ آن قبض کن
زآنکه سَرها جمله میرویَد زِ بُن
مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۲۶۷۰
حکمِ حق گسترد بهرِ ما بِساط
که بگویید از طریقِ انبساط
بِساط: هر چیز گستردنی مانند فرش و سفر
✍️آیا دیدهاید که اگر زمینهٔ فکر و عمل شما خشم، ترس، رنجش، کدورت، انتقامجویی و حسادت باشد، از آن ریشه و بُن چه فکرها و رفتارهای بدی برمیخیزد، پس به نفع شماست که فوراً برای قبضتان چارهای بیندیشید و منبسط شوید. شما میدانید که خداوند به ما گفته فقط میتوانی منبسط شوی، نمیتوانی منقبض شوی، والسَّلام. منبسط میشویم چراغمان روشن میشود. در هر وضعیتی منبسط میشویم، منقبض نمیشویم، اگر شدیم باید برای رهایی از آن قبض کاری انجام بدهیم. اگر منقبض شدیم یادمان بیاید که داریم به خودمان و دیگران ضرر میزنیم.
مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۱۲۳۲
نه تو اَعطَیناکَ کَوثَر خواندهای؟
پس چرا خشکی و تشنه ماندهای؟
مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۱۲۳۳
یا مگر فرعونی و کوثر چو نیل
بر تو خون گشتهست و ناخوش، ای عَلیل
عَلیل: بیمار، رنجور، دردمند
✍️مگر شما در این آیه نخواندهای که خداوند بینهایت فراوانی خودش را به انسانها عطا کرده، پس چرا خشک و منقبض و تشنه ماندهای؟ نکند زمینهٔ عملت همانیدگیها هستند و تو هم فرعون هستی؟ بهعنوان منذهنی بلند میشوی و کوثر، این رودخانهای که از طرف خدا میآید برای تو خون شده؟ پس برای همین است که نیروی زندگی را میگیری، تبدیل به مانع، مسئله، دشمن و بالاخره تبدیل به درد میکنی، درحالیکه خداوند بینهایت فراوانیاش را به شما دادهاست. اگر شما انسان دینی هم هستید آیههای سورهٔ کوثر را که بسیار خواندهایم، بخوانید.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️اگر شما مقاومت کنید و با منذهنی شورش کنید حتماً ناامید خواهید شد. وقتی ناامید میشوید حتماً با منذهنی و سببسازیِ ذهن کار کردهاید، مرکزتان را عدم نکردهاید، بنابراین خَرُّوب را بهکار بردهاید، خَرُّوب زندگیتان را خراب کرده، اینقدر کوشش کردهاید، اما درست نشده. شما میگویید چرا رابطهٔ من با همسرم درست نمیشود؟ هر کاری میکنم خانه و اتومبیل خریدم مقامم را بالا بردم، محبت کردم، عشق دادم، کار کردم، اینهمه تلاش کردم درست نشد! چرا؟ برای اینکه تبدیل به زندگی نشدید، با منذهنی خَرُّوب کار کردید.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️شما توجه کنید تا زمانی که درون ماجرا و ذهن زندگی میکنید غریب هستید. ما از جنس خدا هستیم، خدا نباید در ذهن زندگی کند، دائماً هم میخواهد ما را جذب کند ما تن نمیدهیم، مرکزمان را عدم نمیکنیم، زورمان کم است، نمیتوانیم کار را پیش ببریم، پس ناامید میشویم، اگر این بلا سرتان آمده، این بلا را خودتان سر خودتان آوردهاید، زندگی در هر لحظه بینهایت فراوانیاش را به ما داده، میتوانیم فضا را باز کنیم، مرغ خودمان باشیم، خودمان را از قرین حفظ کنیم، ناظر جنس منظور را تعیین میکند، نگذاریم منهای ذهنی جنس ما را تعیین کنند. چراغ هدایتِ زندگی همیشه روشن است و ما لحظهبهلحظه جام سعادت را میخوریم، این سعادت یک جام دو جام نیست، رحمت اندر رحمت است، «رحمت اندر رحمت آمد تا به سر».