برنامۀ شمارۀ ۹۹۷ گنج حضور - بخش چهارم، قسمت اول

منتشر شده در 2024/05/12
08:25 | 1 نمایش

✍️انسان از خداوند جدا می‌شود و پس از طی مسیر تکامل هشیاری یعنی مراحل جماد، نبات، حیوان و سپس ذهنِ انسان، باید راهی پیدا کند که در ذهن نماند و از ذهن بالا آمده، بیرون بپرد و دیدن برحسب باورهای گذشته را متوقف کند. امروزه بشر در ذهن گیر کرده و نتوانسته به این منظور برسد.

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️شما ممکن است با ذهنتان بپرسید این‌که انسان به‌صورت هشیاری از خدا جدا می‌شود و دوباره باید هشیارانه به او زنده شود، به چه معناست؟ این سؤال پاسخ ندارد. ذهن ما مادی است و دنبال سود می‌گردد. دائماً می‌پرسد برای چه؟ به چه منظوری؟ دنبال منظور مادی می‌گردد. به‌عنوان‌مثال می‌گوید: آیا خانه‌مان بزرگ‌ترمی‌شود؟ پولمان زیادتر می‌شود؟ خیر! خداوند به‌خاطر این دلایل ذهنی که ما با سبب‌سازی پیدا می‌کنیم، این طرح را نریخته‌است. هیچ مدل فیزیکی یا ریاضی هم نمی‌توان تهیه کرد که پاسخ دهد چرا باید به بی‌نهایت و ابدیّت خداوند زنده شویم؟

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️ما انسان‌ها به خودمان، یعنی درواقع به من‌ذهنی‌مان خیلی اعتماد داریم و در سبب‌سازی هستیم. به راهنمایی‌های بزرگان گوش نمی‌دهیم و اشتباه می‌کنیم. اگر این ابیات را زیاد بخوانیم، احتمال این وجود دارد که دید جامعی از راهنمایی‌های مولانا داشته باشیم و لغزش‌گاه‌ها را خوب ببینیم و نلغزیم. این موضوع مستلزم کار روی خود، فضاگشایی پی‌درپی، آشنایی با ابیات مولانا، تکرار و کاربرد عملی آن‌ها در زندگی روزمره است.

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️مولانا همه کائنات از جمله، گیاه، حیوان یا جماد را به‌صورت زندگی می‌بیند، به‌ همین‌ علت زندگی را در او به ارتعاش درمی‌آورد. این روشِ کمک به موجودات دیگر است.

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️با ارتعاش به زندگی و همچنین خواندن اشعار مولانا، نوعی آرامش و شادی‌ای بی‌سبب از جایی دیگر برای شما می‌آید که شما را از خوشی‌های این جهانی بی‌نیاز می‌کند. تحولات را در درونتان می‌بینید و عیناً می‌توانید آن تحولات را در انسان‌های دیگر نیز به‌وجود بیاورید.

------------------------------------------------------------------------------------------------

مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۳۷۴۵

حَیْثَ ما کُنْتُم فَوَلُّوا وَجْهَکُم

نَحْوَهُ هذا الَّذی لَمْ یَنْهَکُم

«در هر وضعیتی هستید روی خود را به‌سویِ آن وحدت و یا آن سلیمان بگردانید که این چیزی است که خدا شما را از آن باز نداشته‌است.»

✍️خداوند ما‌ را فقط از یک کار باز نداشته‌است. آن هم فضا‌گشایی و روی آوردن به اوست. ما همهٔ کارهایی را که از آن منع شده‌ایم، انجام می‌دهیم به‌جز فضاگشایی. خداوند گفته وضعیت و چیز‌ها را به مرکزتان نیاورید، هرجا هستید رو به‌سوی من کنید. برای این‌که به خدا رو کنیم باید فضا را باز کرده و او را درون خود ببینیم و این موضوع به‌صورت عدم ظاهر می‌شود، ولی ما برعکس دائماً منقبض می‌شویم و مرکزمان را از عدم خارج می‌کنیم.

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️آیا شما تا کنون با سبب‌سازی به خودتان لطمه زده‌اید؟ مثلاً نیت کرده‌ باشید که اگر این کار و آن کار را کنید، درست می‌شود، ولی ناگهان همه‌چیز برعکس شده باشد! چرا؟ چون «سِرّ استثنا» و «حزم مُلتَوی» نداشته‌اید. حزم مُلتوی یعنی تأمل و دوراندیشیِ پیچ‌درپیچ داشتن، یعنی با عوض شدنِ اتفاقات کاری به نوع اتفاق نداریم و فقط فضا را باز می‌کنیم تا به ذهن کشیده نشویم. شما با بعضی چیزها خیلی هم‌هویت هستید. احتمال دارد با عوض شدنِ اتفاق، یک هم‌هویت‌شدگیِ شدید بالا بیاید و شما را به ذهن بکِشد، پس باید مراقب باشید که به ذهن کشیده نشوید. ذکرِ استثنا نیز یعنی ان‌شاءالله بگوییم. ان‌شاءالله گفتن یعنی فضا را باز کردن. دائماً خودمان را به خدا وصل نگه داریم. ما باید شیطان یعنی من‌ذهنی‌مان را به‌دست خودمان تسلیم کنیم. فضاگشایی کنیم، صبر داشته باشیم، حواسمان به خودمان باشد، از قرین پرهیز کنیم و لحظه‌به‌لحظه «ذکرِ استثنا» و «حَزْمِ مُلْتَوی» داشته باشیم.

------------------------------------------------------------------------------------------------