مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۳۶۵۲
از خطر پرهیز آمد مُفْتَرَض
بشنوید از من حدیثِ بیغَرَض
مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۳۶۵۳
در فَرَججویی، خِرَد سرتیز بِهْ
از کمینگاهِ بلا، پرهیز بِهْ
مُفْتَرَض: واجبگردیده، واجب، لازم
سَرْتیز: هر آنچه که دارای نوکی تیز باشد و در اجسام فرورَود. کنایه از نافذ
✍️ما با سببسازی دائماً در خطر هستیم. مولانا میگوید این نصیحت بیغرض را از من بشنوید؛ پرهیز از خطر واجب است. در گشایشجویی، رهاییطلبی، فَرججویی، خِردتان باید نافذ و از جنس نظر باشد که این فقط با فضاگشایی امکانپذیر است. ذهن کمینگاه بلا است. کمینگاه یعنی بهطور پنهانی منتظر است یکی را گیر بیاورد، به او حمله کند. ذهن چنین جایی است؛ در کمینگاه منتظر است تا به شما حمله کند. باید مواظب باشید و از آن پرهیز کنید. آیا شما واقعاً تاکنون از خطر پرهیز کردهاید؟ یا هوشتان دزدیده شدهاست؟ وقتی هوش دزدیده شود، انسان به سببسازی میافتد و نمیتواند صلاحش را تشخیص دهد.
مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۳۶۵۴
گر نمیگفت این سخن را آن پدر
ور نمیفرمود زآن قلعه حذر
مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۳۶۵۵
خود بدآن قلعه نمیشد خَیلشان
خود نمیافتاد آن سو مَیلشان
مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۳۶۵۶
کآن نَبُد معروف، بس مهجور بود
از قِلاع و از مَناهج دور بود
مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۳۶۵۷
چون بکرد آن منع، دلشان زآن مَقال
در هوس افتاد و در کویِ خیال
حَذَر: دوری، خویشتنداری
خَیْل: رمهٔ اسبان، در اینجا بهمعنی گروه و دسته
مَهجُور: دورافتاده، مَتروک
قِلاع: قلعهها
مَناهِج: راههای روشن، در اینجا مراد راههای طولانی است. جمعِ مَنْهَج.
مَقال: گفتوگو، گفتار
✍️ما در منذهنی هوس انجام کاری را که از آن منع شدهایم داریم، چون به خودمان خیلی اعتماد داریم که میتوانیم بدون آسیب دیدن آن را تجربه کنیم. مَنع به کسانی که اهل پرهیزگاری هستند کمک میکند، ولی در افرادی که منذهنی دارند، باعث میشود که برانگیخته شوند و بیشتر آن خطا را انجام دهند. انسان بهعنوان هشیاری از ورود به قلعهٔ ذهن منع شد، درنتیجه هوس کرد وارد آن شود که بسیار مهجور و دورافتاده بود. انسان به هوس و کوی خیال افتاد و هر عمل نادرستی را انجام داد و آن عمل مثل بچه دامن او را گرفت. پس ما باید ناظر بر ذهن و اعمالمان باشیم؛ چرا که هر کاری انجام میدهیم، درنهایت عواقبش دامن خودمان را میگیرد.
مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۴۱۹
فعلِ تو که زاید از جان و تنت
همچو فرزندت بگیرد دامنت
------------------------------------------------------------------------------------------------
مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۳۶۶۰
نهیْ بر اهلِ تُقیٰ تبغیض شد
نهیْ بر اهلِ هَوا تحریض شد
تُقی: پرهیزگاری
تَبغیض: دشمنی ایجاد کردن میان دو کس، انگیختن بغض و نفرت
تَحریض: برانگیختن
✍️نهی کردن فقط بر انسانِ پرهیزگار که فضاگشاست، تأثیرگذار است و به این منجر میشود که او آن کاری را که نهی شدهاست انجام ندهد و بهسوی آن نرود، اما بیشتر مردم منذهنی دارند و اهلِ هوا و هوس هستند. نهی کردن آنها را برانگیخته میکند و بیشتر آن عمل را انجام میدهند.
------------------------------------------------------------------------------------------------
مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۳۶۶۱
پس، از این یُغْوی بِهِ قَوْماً کَثیر
هم از این یَهْدی بِهِ قَلْباً خَبیر
«پس بهواسطۀ نَهْی، گروه بسیاری از مردم گمراه میشوند و نیز بهواسطۀ همان نَهْی، دل آگاهان به هدایت میرسند.»
✍️کسانی که قلبشان خبیر است، فضاگشا هستند و با نهی شدن هدایت میشوند، اما انسانهای بسیار زیادی که منذهنی دارند با نهی شدن گمراه و منحرف میشوند. بعضی از پدر و مادرها یا صاحبمَنصبانِ تربیتی که نَهیِشان بهاجبار است، شکست میخورند و انسانها را به انحراف میکشانند، زیرا انسان حریص است آن چیزی را که از آن منع شده، انجام دهد.
قرآن کریم، سورهٔ بقره (۲)، آیهٔ ۲۶
«إِنَّ اللهَ لَا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللهُ بِهَٰذَا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ.»
«خدا اِبايى ندارد كه به پشه و كمتر از آن مثل بزند. آنان كه ايمان آوردهاند مىدانند كه آن مثل درست و از جانب پروردگار آنهاست. و امّا كافران مىگويند كه خدا از اين مثل چه مىخواستهاست؟ بسيارى را بدان گمراه مىكند و بسيارى را هدايت. امّا تنها فاسقان را گمراه مىکند.»