مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۳۰۳۴
ای خُنُک جانی که عیبِ خویش دید
هر که عیبی گفت، آن بر خود خرید
✍️اگر شما میخواهید همانیدگیها را ببینید و بدانید که این همانیدگیها در مرکزتان چه مسائلی برای شما ایجاد میکنند، توجه کنید وقتی کسی میگوید شما حسود و مغرور هستید، چون شما ناموس منذهنی دارید نگویید نه من حسود نیستم، بلکه باید فضا را باز کنید، شاید آن شخص دارد یک عیبی را به شما نشان میدهد. خوشا به حال کسی که عیب یعنی همانیدگی خودش را ببیند و هر کسی که به او میگوید فلان عیب را داری، بگوید بله من عیب دارم، بنابراین شما با پندار کمالتان نگویید که من این عیب را ندارم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۳۲۱۲
هر که نقصِ خویش را دید و شناخت
اندر اِستکمالِ خود، دو اسبه تاخت
اِستِکمال: به کمال رسانیدن، کمالخواهی
دواسبه تاختن: کنایه از شتاب کردن و به شتاب رفتن
✍️هر کسی که نقص، همانیدگی و دردهایش را دید و شناخت، شروع به کار روی خود میکند، همانیدگیهایش را شناسایی کرده و میاندازد، و در راه زنده شدن به زندگی با تمام وجود سعی و تلاش میکند.
------------------------------------------------------------------------------------------------
مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۳۲۱۳
زآن نمیپَرّد به سویِ ذوالْجَلال
کو گُمانی میبَرَد خود را کمال
✍️ما داریم بهسوی مقصود میرویم. مقصود چیست؟ ما به این جهان نیامدهایم که همانیدگی درست کنیم و آنها را نگه داریم، بنابراین باید آنها را شناسایی کنیم و بیندازیم، تا بهسوی ذوالْجَلال یعنی خداوند بپریم. علت اینکه ما بهسوی خداوند نمیپریم این است که فکر میکنیم کامل هستیم. یکی از اشکالات ما این است که مرتب چیزهای ذهنی را به مرکزمان آوردهایم و برحسب آنها میبینیم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۳۲۱۴
عِلّتی بتّر ز پندارِ کمال
نیست اندر جانِ تو ای ذُودَلال
ذُودَلال: صاحبِ ناز و کرشمه
✍️هر کسی که منذهنی دارد، پندار کمال هم دارد، اصلاً نمیشود نداشته باشد، ناموس و درد هم دارد. آیا شما خودتان را کامل میبینید؟ این تعارفات مردم عادی را بگذارید کنار که میگویند آقا ما کوچک هستیم، ما حقیر هستیم. نه، نیستید! آن چیزی که وجود دارد و در مقابل خدا ایستاده، یعنی منذهنیِ شما وجود دارد و دارد حرف میزند، درست نگاه کنید و آن را ببینید.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️پندار کمال یعنی چه؟
پندار کمال یعنی این سیستمی که ما درست کردهایم، شکسته نمیشود، به این معنا که ممکن است ما این چیزها را بشنویم، بگوییم ممکن است درست باشد، ممکن است نباشد، چه میدانم! چرا؟ چون این دانش ذهنی ما بهوسیلهٔ منذهنیمان اجازه نمیدهد که خم شویم. ما دوست داریم دید منذهنی و عقلش را نگه داریم، روشهای آن را ادامه دهیم، حتی اگر مولانا هم کار میکنیم به روش منذهنیمان کار کنیم. این روش کار نمیکند و موفق نمیشویم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
مولوی، مثنوی، دفتر چهارم، بیت ۱۶۸۵
چون شکستهدل شدی از حالِ خویش
جابرِ اشکستگان دیدی به پیش
مولوی، مثنوی، دفتر چهارم، بیت ۱۶۸۶
عاقبت را دید و او اِشکسته شد
از شکستهبند در دَم بسته شد
جابِر: شکستهبند
✍️شما باید شکسته شوید، شکسته شدن معنیاش این نیست که زیر پای مردم لِه شوید، شکسته شدن یعنی دیدن اشتباه خود، وقتی شما عقل منذهنیتان را زیر پا میگذارید و عمیقاً درک میکنید که این عقل تا حالا کار نکرده، من باید منذهنیام را کوچک کرده و عقلش را کماهمیت کنم، فضاگشا باشم، زندگی را به مرکزم بیاورم، پس در این حالت دارید شکسته میشوید. کوچک کردن منذهنی، بیاهمیت کردن عقل آن، همان شکسته شدن است. همینکه بگویی عاجز هستم، آن موقع فضا باز میکنی و خداوند را جلوی رویت میبینی، بهعبارتی حس میکنی از جنس او هستی، واقعاً به او وصل شده و از جنس او شدی، پس جنست تغییر میکند، اگر یک لحظه جنست عوض شود، بدین معناست که تو را تماماً از همانیدگیها بیرون آورده و دوباره تبدیل به آن گوهر یکتا شدهای.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️منذهنی دائماً اشتباه میکند، شما بگویید من میخواهم عیبم را ببینم و بهخاطر خودم هرجا اشتباه کردم به آن اقرار میکنم، میخواهد پیش صد نفر مثل رادیو تلویزیون باشد، میخواهد همسر، بچه یا کارمندِ من باشد، فرقی نمیکند میگویم من اشتباه کردم، ببخشید، آیا این کار سخت است؟ بله. شکستن منذهنی، خَم کردن و کوچک کردنش، اینکه اجازه ندهید طغیان کند، نگذارید اشتباهاتش را بپوشاند، سخت است. آدمها میخواهند آبرویشان را حفظ کنند ولی این آبرو، آبروی مصنوعی است. شما دیگر میدانید هرجا آبرویتان ریخته میشود بهنفعتان است، چون منذهنیتان کوچک میشود.