✍️تجربه شخصی:
چند وقت پیش بحثی بین من و شخصی پیش آمد، منِ ذهنیام بالا آمد و حاضرجوابی کردم، آن شخص هم که میدانست من به برنامهٔ گنج حضور گوش میدهم، به من گفت این برنامه اثری روی تو نداشته، پس چرا گوش میدهی؟ پس از آن اتفاق منِ ذهنیام مرتب میگفت تو پیشرفت نکردهای، چرا به برنامه گوش میدهی؟ به همین دلیل برای مدتی همینطور درجا زده و رو به عقب میرفتم. منِ ذهنیام دست از سرم برنمیداشت. متوجه شدم که نباید با منِ ذهنیام بجنگم. پس از آن در جواب منِ ذهنیام که مرا ناامید میکرد، فضا را باز کرده و میگفتم درست است، راست میگویی، اما همچنان آرامآرام کار خودم را انجام میدادم و به برنامه گوش میدادم تا این حالت در من از بین رفت.
✍️نکته:
شما باید متعهد شوید، بیتها را تکرار کنید و در این مورد اصلاً به کسی چیزی نگویید چون اگر بگویید، خود را درمعرض قضاوت منهای ذهنی قرار میدهید. اگر کسی واقعاً به برنامهٔ گنج حضور گوش میکند و به مولانا اعتقاد دارد، هیچ وقت نمیگوید که شما پیشرفت نکردهاید. چنین شخصی جزو خوشسلامان نیست.
ز سلامِ خوشسلامان بکَشم ز کبر دامان
که شدهست از سلامت دل و جانِ ما مُطَیَّب
مولوی، دیوان شمس، غزل ۳۰۱
کسی که به شما میگوید شما پیشرفت نکردهاید، بدسلام است. از نظر او هنگامی شما پیشرفت کردهاید که مطابق میل منِ ذهنی او عمل کنید، هرچه بیشتر خرّوب باشید و همهچیز را خراب کنید. به کسی اجازه ندهید درمورد پیشرفت شما اظهارنظر کند. از کسی هم نپرسید که آیا من پیشرفت کردهام یا نه. شما حتماً پیشرفت کردهاید که به برنامهٔ گنج حضور و ابیات مولانا توجه میکنید. پیشرفت شما را نه منِ ذهنی خودتان میبیند و نه منِ ذهنی دیگران. امکان ندارد یک منِ ذهنی با خطکش خودش که برحسب همانیدگیها فکر میکند، بتواند پیشرفت یک انسان معنوی را اندازه بگیرد. شما بهوسیلهٔ منِ ذهنی خودتان و دیگران، نمیتوانید خود را ارزیابی کنید. شما فقط باید متعهدانه روی خود کار کنید.
✍️نکته:
کار تبدیل هشیاری سخت است، به این علت که منهای ذهنی روی ما اثر منفی و مخرب میگذارند. تنها راه این است که ابیات را تکرار کنیم.