✍️تجربه شخصی:
من بارها با منِ ذهنیام خدا و مولانا را امتحان کردم و با برنامهٔ گنج حضور دنبال اهداف خود بودم. این برنامه را جدی نگرفتم و فقط خواستم ذرهای منِ ذهنیام را آرام کنم. با این آموزهها و معنویت، دنبال سببها و بهدست آوردن چیزها بودم.
شیخ را که پیشوا و رهبرست
گر مریدی امتحان کرد، او خَرست
مولوی، مثنوی، دفتر چهارم، بیت ۳۷۴
اما نتیجهٔ این کار چیزی جز خرابکاری نبود؛ خرابکاریهایی از جنس ترس از آینده، پوشاندن لحظهٔ حال، اضطراب، فشار روحی و استرس، غمگین بودن، بی حس و حال بودن، کاهلی، ناامیدی و بسیاری از خرابکاریهای دیگر.
✍️تجربه شخصی:
در حال رانندگی بودم که بحثی بین من و همسرم پیش آمد و خشمگین شدم، با چنان سرعتی میرفتم که سعی داشتم ماشین را به جایی بکوبانم. اگر آموزههای گنج حضور نبود، معلوم نیست چه بلایی سرمان میآمد.
نکته: ما در ذهن دوست داریم زندگی همدیگر را چه عمدی و چه غیر عمدی، خراب کنیم. ما حتی از روی دوست داشتنِ عزیزانمان، زندگی آنها را خراب میکنیم، فقط بهخاطر اینکه منِ ذهنی داریم.
✍️تجربه شخصی:
با توجه به آموزشها و تأکید گنج حضور بر تبدیل شدن و نه درست کردن یک منِ ذهنی کمضرر، من هم سعی میکنم فضاگشایی کنم، صبر داشته باشم و اَنصِتوا را رعایت کنم، خصوصاً در ارتباط با فرزندانم و در موقعیتهایی که ممکن است، تسلط و تمرکزم را از دست بدهم. بحث و جدل با دیگران، انرژی لحظه را از من میگرفت و حتی در کارهای شغلیام مانع ایجاد میکرد. الآن، هم در ارتباط با فرزندانم و هم در ارتباط با شغلم، سببسازی و جدل نمیکنم و با کمک ابیات مولانا فقط روی خودم تمرکز دارم. زمانی خیلی علاقه داشتم برنامهٔ گنج حضور را به همه معرفی کنم یا در مورد برنامه صحبت کنم، ولی با تجربههایی که داشتم و با کمک ابیات مولانا متوجه شدم که باید خاموش باشم و سِرّم را پنهان کنم.
✍️نکته:
برنامهٔ پیغامهای تلفنی بسیار مفید و جامع است. مردم در سنین مختلف، برداشت خود را به سادگی بیان میکنند و بعضی از مردم نیز این برداشتها را برای خود بهصورت قانون درمیآورند، اجرا میکنند و زندگیشان عالی میشود. تنها چیزی که شباهت به نیروی خدا دارد و یکی از قدرتهای قابل دیدن خداوند است، همین نیروی مردم است، مردم با این نیرو هر کاری میتوانند بکنند. وقتی مردم در یک جا جمع میشوند، انرژی و هشیاری حضور بسیار زیاد میشود. درنتیجه برای هر کسی که به این برنامه گوش میکند، فرایندِ تبدیل دارد اتفاق میافتد.