نکات پیغام های تلفنی برنامه ۱-۱۰۰۸قسمت بیستم

منتشر شده در 2025/01/21
06:44 |

✍️نکته:

به جای سبب‌سازی ما باید طرب‌سازی بکنیم. ما با سبب‌سازی، غم و غصه‌سازی، مسئله‌سازی، دشمن‌سازی و دردسازی می‌کنیم. آدم باید از مانع سازی منِ ‌ذهنی رها شود. با فضاگشایی در خداوند همیشه به روی ما باز است.

از پدر آموز ای روشن جبین
ربّنا گفت و ظَلَمْنا پیش از این
مولوی، مثنوی، دفتر چهارم، بیت ۱۳۸۹

 

✍️نکته:

خواستِ خداوند با «قضا و کُن فَکان» است، خداوند به سبب‌ساز‌ی ما گوش نمی‌دهد. ما می خواهیم سبب‌سازی ما با «قضا و کُن فَکان» جور دربیاید که این کار امتحان کردنِ خداوند است.

 

✍️نکته:

ما در این لحظه نمی‌دانیم صلاح‌مان چیست. بنابراین تسلیم می‌شویم و با فضاگشایی مرکزمان را عدم می‌کنیم.

 

✍️تجربه شخصی:

در یک اتفاقی  واکنشی از روی ذهن نشان دادم،  فهمیدم چقدر قبای منِ ذهنی دراز و خطاکار است. ولی ابیات مولانا راهگشایم شد و عشق و خرد از طرف زندگی کمکم کرد که فضای درونم باز بشود و از زندگی عذرخواهی کنم و سعی کنم جبران خطایم را بکنم.

 

✍️نکته:

در هر وضعیتی هستید روی خود را به سوی آن وحدت و یا آن سلیمان بگردانید که این چیزی است که خدا شما را از آن بازنداشته است.

حیثُ ما کُنْتُم فَوَلُّوا وَجْهَکُم

نَحْوَهُ هٰذَا ا لذی لَمْ ینْهَکُم

مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۳۷۴۵

 

✍️نکته:

خداوندِ احد و صمد، کارگاهش «نیست شدن» و «لا کردن منِ ذهنی» است. یعنی اقرار کنیم که من ایراد دارم و خدا باید قدم به درون من بگذارد و مرا درست کند. هر جایی نیست شدن و اظهار به عیب و ایراد بیشتر باشد کار حق و کارگاه او همان جا است.

لا جَرَم استادِ استادان صَمَد
کارگاهش نیستی و لا بُوَد
مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۱۴۶۹

 

✍️تجربه شخصی:

حال بعد از همراهی با گنج حضور این را فهمیدم که من باید مثل حضرت آدم بگویم که من خطا کردم و ایراد دارم تا بتوانم اجازه ورود به کارگاه حق و خیاط‌خانه‌ی عاشقان را پیدا کنم و به آنجا بروم تا خدا بر روی من کار کند.

خویش مُجرِم دان و مُجرِم گو، مترس

تا ندزدد از تو آن اُستاد، درس

مولوی ، مثنوی ، دفتر چهارم، بیت ۱۳۸۷

ما با منِ ذهنی چشممان کور شده و خدا و سلیمان که در این لحظه با ما حاضر است را نمی‌بینیم. و نتیجه‌اش این است که قدم در کارگاه حق نمی‌گذاریم و در همین ویرانی و درماندگیِ ذهن باقی می‌مانیم.

 

کور مرغانیم و، بس ناساختیم

کان سلیمان را دمی نشناختیم

مولوی ، مثنوی ، دفتر دوم، بیت ۳۷۴۶

 

✍️نکته:

منِ ذهنی بهانه می‌سازد که خداوند به ما رحمت نمی‌کند. ولی درصورتیکه خداوند دنبال بهانه می‌گردد تا هر لحظه به ما لطف کند.

دایه و مادر بهانه‌جو بود

تا که کی آن طفل او گریان شود

مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۱۹۵۲

ذهنتان بهانه‌ای می‌سازد که در این لحظه فضا گشایی نکند و منقبض بشود. این را در خودتان ببینید که ذهن من الان چه بهانه‌ای می‌سازد. باید هر لحظه ناظر ذهنمان باشیم. سبب‌سازی درواقع مانع‌سازی می‌کند. قسمت مهمی از مانع‌سازی، بهانه‌جویی است.  مثلا ذهنتان می‌گوید به دلایلی به برنامه گوش نمی‌کنم. دلایلی من‌درآوردی می‌سازد تا پای صحبت بزرگان ننشیند.