نکات پیغام های تلفنی برنامه ۱-۱۰۰۷ قسمت اوّل

منتشر شده در 2024/11/24
05:41 |

:تجربه شخصی✍️


همیشه دوست داشتم به انسان‌هایی که سر خیابان گدایی می‌کنند، کمک کنم. فکر می‌کردم با مقداری پول دادن، غصه خوردن و همدردی کردن با آن‌ها وظیفه‌ام را انجام داده‌ام، اما هیچ‌‌وقت از ته دل شاد نمی‌شدم. با گنج حضور متوجه شدم وقتی خودم با چیزها همانیده هستم، نمی‌توانم به دیگران کمک کنم. رحمت خلق محدود است زیرا رَحْم و رحمتی که در انسانِ منِ ذهنی وجود دارد، با توهّم و درد همراه است. متوجه شدم وقتی در ذهن هستم و می‌خواهم به دیگران کمک کنم حتماً از آن‌ها انتظار و توقعی دارم و یا می‌خواهم از آن‌ها تأیید بگیرم


:تجربه شخصی✍️


من با گنج حضور خیلی پیشرفت کردم. منِ‌ ذهنی بزرگی داشتم و کمال‌گرا بودم. فکر می‌کردم چون کمی مطالعه کرده‌ام، همه‌چیز را می‌دانم و می‌توانم دیگران را نصیحت کنم. درصورتی‌که بعداً متوجه شدم آن‌ کسی که خیلی به نصیحت، گوش کردن، ساکت بودن و تسلیم شدن نیاز دارد، خودم هستم نه دیگران. با گنج حضور فهمیدم چطور با مردم، همسرم و فرزندانم رفتار کنم. فضا‌گشایی می‌کنم، اگر هم اشتباهی کردم، ناامید نمی‌شوم و دوباره برمی‌گردم و ادامه می‌دهم


: نکته✍️

ما نمی‌توانیم با ذهنمان همانیدگی‌ها را بیندازیم. با دعا کردن که خدایا تو بیا این همانیدگی را از من بگیر یا کاری کن که من بتوانم دیگر با این همانیدگی نبینم و فقط تو را ببینم، کار درست نمی‌شود. باید فضا را باز کنیم تا خداوند همانیدگی‌ها را از مرکزمان بشوید.

: نکته✍️

ما هنگامی می‌توانیم به دیگران خوب گوش کنیم که نجواها و شلوغی‌های درون خود را در جریان شنیدن وارد نکنیم و گوش کردنمان برخاسته از سکوت باشد، نه این‌که آن‌چه را که می‌شنویم با دانسته‌های قبلی خود مقایسه کنیم.

: نکته✍️

ما نباید به زندگی تهمتِ عدمِ همکاری بزنیم. زندگی و بزرگان منتظر ما هستند. اگر در راه بمانیم آب خوش از گلوی ما پایین نمی‌رود. حتی اگر تمام همانیدگی‌ها هم به ما برسد، باز هم تلخ خواهیم بود. لذا فقط باید خاموش باشیم و روی خود کار کنیم


گر در عسل نشینی، تلخت کنند زود
ور با وفا تو جفت شوی، گردد آن جفا
مولوی، دیوان شمس، غزل شمارة ۲۰۱

:تجربه شخصی✍️

 

همیشه تصورم این بود که با عوض کردن مکان، نظام و یا هر چیز دیگری انسان می‌تواند به یک شرایط ایده‌آل از زندگی برسد. اما وقتی مهاجرت کردم و به کشور دیگری آمدم، متوجه شدم مشکل از هیچ‌کس و هیچ‌چیز نیست بلکه مشکل از خود من است. این منِ‌ ذهنی من است که همواره همراهم هست و باید ابتدا آن را درمان کنم. با جابه‌جایی و تغییر جا و مکان هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد