نکات پیغام های تلفنی برنامه ۱-۱۰۰۷ قسمت دوم

منتشر شده در 2024/11/24
07:25 |

:تجربه شخصی✍️


حدود ده سال است که گنج حضور می‌بینم و منِ‌ ذهنی این بار با حَربة زمان به من حمله می‌کند که تو ده سال است گنج حضور می‌بینی، می‌خوانی، می‌نویسی و بیت حفظ می‌کنی، اما هنوز به هیچ جا نرسیده‌ای؟ بیشتر اوقات می‌بینم که خودم را با منِ‌ ذهنی‌ام یکی می‌دانم و برای او دلسوزی می‌کنم. اما با ناامیدی و خشمی که در درونم احساس می‌کنم، می‌فهمم که در منِ‌ ذهنی هستم و او دارد بر من چیره می‌شود


قبض دیدی، چارة آن قبض کن
زآنکه سَرها جمله می‌روید زِ بُن
مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۳۶۲


اگر چارة قبض نکنم، ممکن است مدت‌ها در چنگ او اسیر بمانم. من فهمیدم که در قبضِ منِ‌ ذهنی نباید جولان بدهم. باید صبر و سکوت پیشه کنم و ابیات مولانا را بخوانم و تکرار کنم. حتی اگر منِ‌ ذهنی خوشش نیاید باید این کار را ادامه دهم تا بالاخره عنایت خداوند بتابد و همة آشفتگی‌ها، گیجی‌ها و ناامیدی‌ها را ذوب کند و از بین ببَرد


هر کجا تابم ز مِشکات دَمی
حل شد آنجا مشکلاتِ عالمی‌‌
مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۱۹۴۱


مِشکات: چراغدان

 

: نکته✍️

تا دردمان نیاید، ما انسان‌ها از خواب ذهن بیدار نمی‌شویم. ذهن برای ما لالایی زیبایی می‌خواند و هشیاری ما به خواب می‌رود. اما خداوند بر ما غیرت دارد، او خواب ما را در ذهن آشفته می‌کند

: نکته✍️

 تبدیل و در پی تبدیل بودن یک فرایند الهی است، یعنی ما در آن نقشی نداریم. فقط لازم است که همیشه طلب داشته باشیم و فضا را باز کنیم. همچنین این کار باید اولویت زندگی ما باشد تا خداوند نیز کم‌کم و در زمانی که خودش صلاح می‌داند، این تبدیل را انجام دهد

:تجربه شخصی✍️


من قبلاً فکر می‌کردم عبادت‌هایم و همۀ کارهای خوبی که ذهناً انجام می‌دادم، خوب است. با گنج حضور فهمیدم اصلاً هیچ کار مثبتی انجام نداده بودم، چون به بی‌نهایت و ابدیت خداوند زنده نشده بودم. حال این را می‌دانم که اگر خشمگین بشوم و پرهیز نکنم، موشِ منِ ‌ذهنی می‌آید و اعمالم را می‌دزدد


گر نه موشی دزد در انبارِ ماست
گندمِ اعمالِ چل ساله کجاست؟
مولوی، مثنوی، دفتر اوّل، بیت ۳۸۲

:تجربه شخصی✍️

من هر روز این بیت را می‌خوانم  تا دید من را دیدِ خدایی کند


تا ثنایِ تو بگوید فضلِ هو
که حسد آرَد فلک بر جاهِ تو
مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۲۷۲۹

: نکته✍️

«تا ثنایِ تو بگوید فضلِ هو» یعنی فضل و بخششِ خداوند باید برای ما دعا کند، نه که از این و آن بخواهیم برایمان دعا کنند

:تجربه شخصی✍️


برنامه‌ها را کامل گوش می‌دهم و همة ابیات را دائم تکرار می‌کنم. وقتی تنها هستم، خیلی حالم خوب است و در شرایط خوبی هستم، ولی در جمع که می‌روم دوباره از حضور خارج می‌شوم

: نکته✍️

در جمع اثرِ قرین وجود دارد ولی در تنهایی وجود ندارد. ما سال‌ها با منِ‌ ‌ذهنی شرطی شدیم که با ذهن و سبب‌سازی آن زندگی کنیم و مانع، مسئله و‌ دشمن ایجاد کنیم؛ بنابراین باید برای تغییر صبر کنیم. نباید با منِ‌ ذهنی عجله کنیم چون به مرز ناامیدی می‌رسیم. این عجلة ذهن ضرر دارد. ما فقط باید کار کنیم. توقعات و انتظارتی که برای دیدن نتیجة کار از خود داریم و این عجله کردن، همه از من‌ ذهنی است. عجله کارِ شیطان است. صبر و توسّل به زمان قضا و کُن‌فَکان کار خدا است. در ذهن باعجله می‌خواهیم از یک وضعیتی به وضعیت دیگری برسیم. از کلِّ این ماجرا باید بیرون بیاییم و با ذهن و سبب‌سازی آن کار نکنیم بلکه فقط فضا را باز کنیم

: نکته✍️

ما باید ابیات‌ را تکرار و اگر می‌شود حفظ کنیم. تقریباً اِشکال همة ما نخواندن بیت‌ها است. باید مثلِ دانش‌آموزان راه برویم و بیت‌ها را تکرار کنیم. بالاخره بعد از مدتی می‌بینیم که بیت بعد از بیت می‌آید