نکات پیغام های تلفنی برنامه ۱-۱۰۰۷ قسمت سوم

منتشر شده در 2024/11/24
08:29 |

:تجربه شخصی✍️

من از خیلی چیزها، از جمله تغییراتم بعد از آشنایی با گنج حضور راضی هستم، ولی در جمع تحت تأثیر قرین قرار می‌گیرم. گفتم اگر به برنامه زنگ بزنم شاید تعهدم بیشتر شود و مدل کار  کردنم تغییر کند

وقتی در جمع قرار می‌گیرم، دائماً این بیت را تکرار می‌کنم


از سخن‌گو‌یی مجو‌یید ارتفاع
منتظر را بِهْ ز گفتن، استماع
مولوی، مثنوی، دفتر چهارم، بیت ۳۳۱۶


با این حال حسادت و زودرنجی‌ام بالا می‌آید و واقعاً ناامید می‌شوم، ولی به منِ‌ ذهنی‌ام اجازه نمی‌دهم که کاملاً بالا بیاید، چون این مسیر را می‌خواهم بروم و راه دیگری جز این ندارم، تمام زندگی من همین مسیر است

 

: نکته✍️

ما در ذهن می‌گوییم قضا و قدر الهی اجباری است و ما هیچ اختیاری در مورد آن نداریم. اگر چنین باشد پس کار کردن روی خودمان بی‌معنی می‌شود. این سخنِ اشتباه از طرف شیطان می‌آید.  درحقیقت قضا و قدر الهی هم از اختیارِ ما نشأت می‌گیرد، چون کارها و رفتار ما در این لحظه، قضا و قدر الهی را در آینده رقم می‌زند. «جَفَّ‌الْقَلَمِ» این لحظه نتیجۀ کارهای قبلی ما است. اگر ما در این لحظه، در حضور و فضاگشا باشیم، باعث می‌شود هر کاری که انجام می‌دهیم، در آینده اتفاقاتی برایمان رقم بخورد که از نظر ذهن ما نیز خوش‌آیند هستند. اما اگر در این لحظه در فکر گذشته و آینده باشیم، فضای ما بسته باشد، منقبض باشیم و اتفاق لحظه را نپذیریم، هر کاری که انجام دهیم، در آینده اتفاقاتی برایمان رقم می‌خورد که از نظر ذهن ما بد و ناخوش‌آیند هستند. اگر برای منِ‌ ذهنی اتفاقی خوش‌آیند رخ دهد، می‌گوید خودم کردم و آن را با آب و تاب برای دیگران تعریف می‌کند، اما اگر اتفاقی ناخوش‌آیند‌ برایش بیفتد، می‌گوید تقصیر دیگران است، یا حتی گردن خدا می‌اندازد؛ درست مانند شیطان. ما باید صادقانه و آگاهانه اشتباهات خود را بپذیریم و متوجه شویم که گذشته و آینده‌ای در کار نیست و ما از بدوِ تولد تا زمان مرگ، همیشه در این لحظة حال قرار داریم و فقط وضعیت‌ها عوض می‌شوند. لحظة حال بستر است و همۀ اتفاقات پیرامون این لحظه اتفاق می‌افتد ولی چون ما از جنسِ جسم هستیم و فقط اتفاق را می‌بینیم، نه اصلی را که اتفاق از آن برمی‌خیزد، فکر می‌کنیم که هزاران لحظه در شب و روز وجود دارد

:تجربه شخصی✍️


با گنج حضور خیلی تغییر کردم و خدا را شکر از خودم راضی هستم، همسرم هم تغییر کرده است. هر یک از برنامه‌ها مثل یک باغ هستند و هر کدام بوی خاص خود را دارند. نمی‌توان صرفاً یکی از برنامه‌ها را انتخاب کرد، همه‌ آن‌ها کاربردی هستند. هر کسی از برنامه‌های گنج حضور و ابیات مولانا استفاده نکند به خودش ظلم می‌کند

: نکته✍️

 ما یوسفی هستیم که سلطان یا خداوند را چند بار دیده‌ایم. نباید اجازه دهیم ذهنمان برای ندیدن برنامه بهانه‌سازی یا بهانه‌جویی کند. در کائنات دو نوع بهانه‌جو و بهانه‌ساز وجود دارد. یکی از آن‌ها خداوند است که همیشه به دنبال بهانه می‌گردد تا به ما لطف کند. یعنی ما طلب و گریه کنیم تا بیاید و به ما شیر دهد

 
بی‌کلید، این در گشادن راه نیست
بی‌طلب، نان سنّتِ اَلله نیست
مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۲۳۸۷


اما افرادی هم به‌جای این‌که طلب کنند، می‌گذارند منِ‌ ذهنی بهانه‌جویی کند تا به این برنامه گوش ندهند. ما باید به خود بگوییم که این برنامه، مجری‌‌ یا بیننده‌اش هر طوری که باشد، من باید این راه را ادامه دهم


چون راهْ رفتنی‌ست، توقّف هلاکت‌ است
چُونَت قُنُق کند که بیا، خَرگَهْ اندرآ
مولوی، دیوان شمس، غزل ۲۰۱


این منِ‌ ذهنی همیشه به دنبال بهانه می‌گردد تا ما را متوقّف کند

: نکته✍️

باد تُند است و چراغم اَبْتَری
زو بگیرانم چراغِ دیگری
مولوی، مثنوی، دفتر چهارم، بیت ۳۱۰۸


چراغِ منِ‌ ذهنی که فعلاً در مرکز ما است، ناقص است


بنابراین باید این ویژگی‌های من‌ِ ذهنی را که در درونمان است، کنار بگذاریم و چراغِ هشیاری و عدم را روشن کنیم تا بتوانیم در برابر اتفاقاتِ این لحظه، خوب عمل کنیم. شکل دایرة عدم نشان می‌دهد که باید این نقطه‌چین‌ها و ویژگی‌های منِ‌ ذهنی را با پاک‌کُنِ فضاگشایی و تسلیم در برابر اتفاق‌‌ این لحظه، کنار بگذاریم و پاکشان کنیم