:تجربه شخصی✍️
حدود سی سال اعتیاد داشتم و اصلاً نمیفهمیدم زندگی چیست. حدود یک سال است که به گنج حضور گوش میکنم و زندگیام عوض شده؛ دیگر آن استرسها، قضاوتها و دروغها از زندگیام بیرون رفته.
: نکته✍️
وقتی در گذشته هستیم و احساس تأسف، گناه یا پشیمانی داریم، یا در آینده میرویم و احساس نگرانی و ترس داریم، آینة جسممان میشویم نه روحمان؛ درحالیکه ما باید آینة خدا باشیم چون او میخواهد خودش را در ما ببیند
------------------------------------------------------------------------------------------------
:تجربه شخصی✍️
من همیشه فکر میکردم که آدم اگر خوب باشد کافیست، ولی روی اشکالاتم مانند خشم و کینه کار نمیکردم، یعنی «استکمال تعظیم» نداشتم. بهمرور این کینهها زیاد شد و در سن چهلسالگی دچار بیماری سرطان شدم، ولی گنج حضور مانند شیمیدرمانیِ روحی برایم عمل کرد و مشکلم برطرف شد
: نکته✍️
هوش را توزیع کردی بر جِهات
مینیرزد تَرّهیی آن تُرَّهات
مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۱۰۸۴
اینکه با فکر کردن هوشمان را پخش میکنیم، اصلاً ارزشی ندارد
: نکته✍️
ما باید هرچه زودتر هشیاریِ جسمی را که مانند دُنبَلی بر کتف جانمان حمل میکنیم، با کشیدنِ درد هشیارانه خالی کنیم تا به هشیاریِ حضور تبدیل شویم
: نکته✍️
اگر اتفاقات و افکار را مهمتر از فضای گشودهشده بدانیم، مانند سوار شدن بر اسبِ زخمیست که نهتنها هرگز ما را به منزل نمیرساند، بلکه هرلحظه به ما درد خواهد داد
تا نخوانی لا و اِلَّا الله را
درنیابی مَنْهَجِ این راه را
مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۱۲۴۱
باید با فضاگشایی چیزهایی که آزارمان میدهد را «لا» کنیم
: نکته✍️
برای گرفتن پیغام اتفاقات، باید بیتهای مولانا مانند ابیات هندسی را آنقدر بخوانیم و تکرار کنیم تا حفظ شویم، و یک مدتی صبر کرده و روی خود کار کنیم
: نکته✍️
قوم گفتندش که قطبِ ما توی
که خَلاصِ روز مِحْنَتمان شوی
مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۲۸۴۰
برای زنده شدن به زندگی نیاز به هدایتِ پیری مانند مولانا داریم
------------------------------------------------------------------------------------------------
:تجربه شخصی✍️
صبحها که بیدار میشوم با خواندن سه چهارتا از ابیاتِ اَنْصِتُوا، «مدیتیشن اَنْصِتُوا» میکنم، بنابراین منِ ذهنیام مؤدب یک گوشه مینشیند و چیزی نمیگوید، و میتوانم کارم را انجام دهم
: نکته✍️
هر روز باید چهار بُعدمان را ورزش دهیم؛ با تکرار ابیات ورزش فکری کنیم، و با فضاگشایی موقع بالا آمدن هیجانات، بُعد هیجانیمان را ورزش دهیم
------------------------------------------------------------------------------------------------
:تجربه شخصی✍️
من دیگر اصلاً نزدیک بعضی افراد نمیروم و خیلی از همانیدگیهایم کمرنگ شدهاند. قبلاً اطرافیانم که مرا صدا میزدند بلند میشدم و آنها همة کارهای شخصیشان را بهعهدة من میگذاشتند و من هم واکنش نشان میدادم. ولی الآن به خود میگویم که از گنج حضور یاد گرفتهای که منِ ذهنیات بالا نیاید. اینقدر خدمتِ بیمن انجام بده تا اطرافیانت بگویند دیگر بس است
: نکته✍️
در مقابل اطرافیانی که مزاحم کار کردن ما روی خودمان میشوند باید فضاگشایی کنیم. آنها برای تمرین صبر خیلی خوب هستند. همانند دمبلهایی هستند که بازوی معنویِ ما را قوی میکنند
قضا که تیرِ حوادث به تو همیانداخت
تو را کُنَد به عنایت از آن سپس سپری
مولوی، دیوان شمس، غزل ۳۰۵۶
قضا ما را محافظت میکند، اگر فضاگشایی کنیم