✍️تجربه شخصی:
هزار ابر عنایت بر آسمان رضاست
اگر ببارم، از آن ابر بر سَرَت بارم
مولوی، دیوان شمس، غزل ۱۷۲۳
✍️تجربه شخصی:
دختر دوازدهسالهام خیلی زود درمقابل من عصبانی میشود، حتی وقتی حرف خوب هم میزنم. بابت این مشکلم بیت زیر را زیاد مرور میکردم:
عاشقِ صُنعِ تواَم در شُکر و صبر
عاشقِ مصنوع کی باشم چو گَبر؟
مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۱۳۶۰
همینطور که این بیت را زمزمه میکردم، برایم اینطور باز شد: زمانهایی که دخترم کمی بداخلاق میشود، با او عاشقانه رفتار نمیکنم.دیدم دخترم مشکلی ندارد، مشکل از من است که در زندگیام عشق کم است. فهمیدم ذهنم مدام به من میگفت تو مادری ولی با این همه کاری که برای بچهات میکنی، باز به تو بیاحترامی میکند. همانیدگی با نقش مادری بود که باعث میشد بچهام در روی من بایستد. اگر میخواهم بچهام با من خوب رفتار کند، باید عشق داشته باشم و منتظر احترام گذاشتنِ او نباشم؛ چراکه عشق خودش بازتاب عشق است.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️تجربه شخصی:
نکته: اگر ما در روستا هستیم، میتوانیم یک قلم و کاغذ برداریم و شعرها یا چیزهایی که از تلویزیون میشنویم را بنویسیم، بخوانیم و تکرار کنیم و زندگیمان را عوض کنیم تا قربانی منِ ذهنی نشویم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️تجربه شخصی:
من یک آدم بسیاربسیار مذهبیِ پایبند بودم، ولی آخرش به هیچ رسیدم و احساس خلأ میکردم. دارم خلئم را بهوسیلة گنج حضور و شعرهای مولانا پُر میکنم
: نکته✍️
از خدا غیرِ خدا را خواستن
ظنِّ افزونیست و کُلّی کاستن
مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۷۷۳
من از خداوند عقل، خداییت، قدرت و امنیتِ خودش را میخواهم
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️تجربه شخصی:
من قبلاً از خودم خیلی بدم میآمد چون در ذهن بودم. اسم خودم را گذاشتم «ناشنوا» و چارق ایازم همین است، تا وقتی زنده هستم این چارق ایازم را فراموش نمیکنم
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️تجربه شخصی:
یکی از پیشرفتهای من این است که منِ ذهنی را شناختهام، وقتی ناراحت یا عصبانی میشوم، و یا عجله میکنم فوراً میفهمم این منِ ذهنیام است
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️تجربه شخصی:
گاهی شرایطی پیش میآمد که میگفتم الآن نمیتوانم قانون جبران مادی را رعایت کنم، ولی بعد با خود میگفتم حتی اگر نانِ خوردن هم نداشته باشم باید این کار را انجام دهم، چون جبران مالی برای خودمان است نه کس دیگری
: نکته✍️
سالها تو سنگ بودی دلخراش
آزمون را، یک زمانی خاک باش
مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ١٩١٢
در بُنِ چاهی همیبودم زَبون
در همه عالَم نمیگنجم کنون
مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۲۳۱۳
-------------------------