نکات پیغام های تلفنی برنامه ۱-۱۰۰۵ قسمت هفتم

منتشر شده در 2024/10/13
10:49 |


: نکته✍️

همة ما انسان‌ها یک شافع یا یک شفاعت‌کننده یعنی درمان‌کننده در وجودمان داریم، که با خاموش بودن ذهن و فضا‌گشایی می‌توانیم آن را ببینیم. یعنی دراصل کار ما خاموشی است که با عمل کردن آن، به خداوند اجازه می‌دهیم برای ما فضا‌گشایی کند

 

: نکته✍️

اگر اتفاقات را جدی نگیریم و به مرکزمان نیاوریم و غرض نداشته باشیم که از آن‌ها زندگی بخواهیم، بلکه تنها با دید عدم‌بین ناظر و شاهد باشیم، زندگی خودش در درون ما فضا را باز می‌کند

: نکته✍️

 خدا می‌گوید هر لحظه ناظر من باشید، هر لحظه از من و از فضاگشایی چشمتان را باز کنید. حواستان باشد چشمتان روی همانیدگی‌ها نلغزد، در شب دنیا ناظر من باشید و فقط از من امید داشته باشید. به فکرهای تندتند، به همانیدگی‌ها، به آدم‌ها و حتی به دردهایتان امید نداشته باشید

 

: نکته✍️

دیدِ سبب ما را کور و کر کرده است. ما مثل اسبی هستیم که از سوار غافل و بی‌بهره است. بنابراین این‌قدر خدا افسار را کشیده که دهان ما زخم شده. تنها راه نجات ما این است که به عارفی مثل مولانا که تمام شب ناظر شاه بوده وصل شویم تا خودمان هم چشممان باز شود

 

: نکته✍️

چشم حضرت رسول، به‌جز حق چیز دیگری را نمی‌دید و به‌خاطر همین بود که توانست به زندگی ارتعاش کند و در دیگران نیز زندگی را ببیند و بر‌اساس قانونِ «ناظر جنس منظور را تعیین می‌کند»، آن‌ها را به‌عنوان امتداد خداوند شناسایی کند


زآن محمد شافعِ هر داغ بود
که ز جز حق چشمِ او، مازاغ بود
مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۲۸۶۱

: نکته✍️

گناه کردن یعنی روی زندگی را پوشاندن، یعنی اصل خودمان که هشیاریِ ناظر است را می‌پوشانیم و به توهم من‌ِ ذهنی می‌افتیم، یعنی به هر سویی که ذهن نشان می‌دهد نظر می‌کنیم

 

: نکته✍️

هنر‌ها، مهارت‌ها و مناصب و نقش‌های مادی که در این دنیا داریم، اگر با آنها همانیده بشویم، همانند زنجیری بر گردنِ ما هستند. یعنی اصلاً و ابداً اجازه نمی‌دهند که قائم به ذاتمان بشویم و به خداوند تبدیل گردیم، همچنین بخت و اقبال بد را به‌همراه خود می‌آورند

 

: نکته✍️

خداوند هر زمان میل به‌دست آوردن یک همانیدگی را در دل ما می‌اندازد و بعد از آن، داغ آن را بر دل ما می‌گذارد، بلکه ما بالاخره پی ببریم که این طرح خداوند برای بیداری ما است و او هر لحظه در کار جدیدی است. به جای قبض، فضا را باز کنیم

 

: نکته✍️

مولانا همانیدگی‌های ما را رسواکنندگان قهّار می‌نامد. یعنی این همانیدگی‌ها را اگر ادامه بدهیم، واقعاً که آبروی ما را در جلوی کلّ موجودات عالَم می‌برند. ما برای اظهارِ گنجِ حضورِ خود آمده‌ایم، منتها مشغول همانیدگی شده‌ایم. این رسواییِ بزرگی است

: نکته✍️

بزرگ‌ترین مانع‌تراشی یک من‌ِ ذهنی که می‌گوییم «مانع‌سازی»، این است که می‌گوییم: «من می‌دانم و نمی‌توانم از این آدم یاد بگیرم، این آدم چیزی نمیتواند به من یاد بدهد.» اگر ما این خاصیت من‌ِ‌ ذهنی را بدانیم و پس بزنیم، از همه می‌توانیم یاد بگیریم.

: نکته✍️

هر انسانی که در زندگیِ ما می‌آید درواقع براساس یک طرحی می‌آید، طرحِ خداوند، طرحِ زندگی تا چیزی به ما یاد بدهد. هر لحظه کسی یا چیزی می‌خواهد به ما یک چیزی یاد بدهد، منتها ما چون پندار کمال داریم، اصلاً میل به یادگیری نداریم

: نکته✍️

 پندار کمال یک جنبه‌اش این است که چیز دیگری نیست من یاد بگیرم، همه‌چیز را می‌دانم. این همان ناز کردن است که بسیار خطرناک است. ناز کردن در خوردِ جانبازی و یکی شدن با خداوند نیست


زانکه تَرکِ کار چون نازی بُوَد
ناز کِی در خوردِ جانبازی بُوَد؟
مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۱۴۷۸


«ناز کِی در خوردِ جانبازی بُوَد؟» یعنی جانِ من‌ِ ذهنی را باید ببازی

------------------------------------------------------------------------------------------------

:تجربه شخصی✍️

من برنامه‌های تلفنی جمعه را اصلاً نگاه نمی‌کردم و می‌گفتم همان برنامه چهارشنبه بس است، من که خیلی دانا هستم و دیگران هم زنگ بزنند چیزی برای یادگیری از آنها ندارم. درواقع پندارکمال داشتم. اما بعدا که شروع به دیدن برنامه‌های تلفنی کردم، متوجه شدم که دیگران هم خیلی روی خودشان کار کردند و هنوز خیلی چیزها هست که می‌توانم از دیگران یاد بگیرم. بنابراین شروع به یادداشت‌برداریِ‌ نکات کردم. الآن حس وحدانیت را در خود می‌بینم

: نکته✍️

 هر لحظه فرصتی است برای یادگیری. اگر پندارکمال را در خود شناسایی کنیم و آن را کنار بگذاریم، تواضع را در خودمان زنده می‌کنیم و دنیایِ تواضع یعنی دنیای یادگیری و یاد دادن. هم یاد می‌گیریم، هم به دیگران می‌بخشیم و خدمت می‌کنیم

: نکته✍️

 اگر دچار حملات شدید منِ ذهنی شدیم، باید در حالِ کار روی خود، صبر هم داشته باشیم. نباید به مسیرمان شک کنیم. اتفاقاً حملات منِ ذهنی می‌تواند نشانة پیشرفت ما باشد. چون اگر با اجتهاد، عزمِ فضاگشایی کنیم، دیو حملاتش را زیاد می‌کند

: نکته✍️

 عشق خداوند و این راز که او می‌خواهد با انسان عشق‌بازی کند، جوهرِ آفرینش این کائنات است. «لَوْلاک» اشاره می‌کند به حدیثی که می‌گوید ای انسان اگر تو نبودی جهان را نمی‌آفریدم

: نکته✍️

 جنس باطلِ منِ ذهنی‌ام که دشمن زندگی‌ من است، در دل شخص من هست و این جنس حتماً کشیده خواهد شد به باطلان دیگر. پس پندار کمال را دور بیندازیم و مواظب باشیم، کار کنیم، مواظب قرین باشیم، از زندگی‌، از آن دیدِ شاهد در دلمان کمک بخواهیم

: نکته✍️

: فضیلت‌ها، توانایی‌ها و مهارت‌هایی که در ذهنمان با آنها همانیده می‌شویم، این‌ها هر کدام یک بَندی می‌شوند در گردن ما. ما کشیده می‌شویم به آن سمتی که با آن همانیده هستیم. در واقع این هنرهایی که پُزشان را می‌دهیم غولِ‌ راه می‌شوند و ما را گمراه می‌کنند

: نکته✍️

حق همی خواهد که تو زاهد شوی، زاهد شوی یعنی زُهد کنی، نه زُهد منفی. چیزها را نیاوری به مرکزت تا غرض را بیندازی کنار. و غرض یعنی دیدن برحسب همانیدگی. غرض را بیندازی دور، ناظر شوی. آینه بشوی که هم خودت را ببینی، هم جهان را ببینی

: نکته✍️

چند عامل گریختنِ ما از این لحظه عبارتند از: جدی گرفتن اتفاق،  مقاومت و قضاوت که ما را قربانی این لحظه می‌کند، امید به چیزهای ذهنی، مرغ خود نبودن و عدم تمرکز روی خود، گوش کردن به بانگ دیو درونمان، فراموشیِ‌ اینکه ما اینجا مهمان خدا هستم نه منِ ذهنی.