:تجربه شخصی✍️
در نهسالگی تجربههای معنوی داشتم و این امر باعث شد من فکر کنم آدم بزرگی هستم. غرق همانیدگی بودم. برنامة گنج حضور هم به چشمم خورده بود، ولی اینقدر خودم را کامل میدانستم که برایم اُفت داشت بنشینم پای برنامه. بیمرادیهای زیادی تجربه میکردم. گرچه وجدانم نهیب میزد که تو که عاشق مولانا هستی چرا نمیخواهی شعرهایش را گوش کنی یا کتابش را بخوانی؟ تا بالاخره در اوج بحران گوشکشان آمدم پای برنامه. فهمیدم چقدر به خودم ظلم کردم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
:نکته✍️
« نکاتی در مورد ابیات هندسی ۲ »
.این ابیات پر تکرارترین ابیات در بیش از ۱۰۰ برنامه هستند که براساس طرح و نظمی، ۴۶۲ بیت با بیش از ۴۰ موضوع، پشت سر هم قرار گرفتند.
:نکته✍️
این طرح دست ما را میگیرد و با منِ ذهنی و ابزارهایش شروع، و به موضوعات تسلیم، تمرکز روی خود، فضاگشایی، اَنْصِتوا، فرایند تبدیل و کارگاه حق، وحدت، معیّت حق، کَفی بالله و اَلَست میرسد.
:نکته✍️
هرکدام از این تیترها کلید هستند که با آنها وارد فضای هندسی حضور شده و ابیاتِ آن بخش، در ذهن فعال میشود. این موضوعات به موضوع قبل و بعد مرتبط هستند که ما را قانع کنند ذهن جای ماندن نیست.
:نکته✍️
مثلاً با کلید واژة «قضا و کُنْفَکان» وارد فضای هندسی میشویم. ابیات «قضا و کُنْفَکان» دام قضا را پهن میکنند و با آمدن قبض متوجه این دام میشویم. ابیات قبض بعد از قضا میآید.
:نکته✍️
بعد هم ابیاتِ «خشک شدن قلم به آنچه سزاوار هستی» آمده است. بیمرادی نشان دیگر افتادن در دام قضاست. حالا باید تسلیم بشویم و ابیات تسلیم را تکرار کنیم. چون تنها ابزار ما برای ارتباط با خدا تسلیم است.
:نکته✍️
بعد از تسلیم نرم شدهایم و باید به قضا رضا دهیم. ابیاتِ رضا اینجا آمده است و دیگر دعا نمیکنیم که از دام قضا خلاص شویم. ابیات مربوطه را میخوانیم و توکل میکنیم. بعد خداوند میفرماید شاد باش.
:نکته✍️
وقتی شادی را زندگی کردیم، به چیزی که ذهن نشان میدهد توجه نکرده و به مرکز نمیآوریم و رو به مرکز گشوده کرده و ابیاتِ «ننگرم...» را میخوانیم و حمام روح گرفته و ساعتها در این فضا میمانیم.
:نکته✍️
با تکرار مکرر ابیات دیگر ذهن تربیت شده و بهجای فکر بعد فکر، ذکر بعد ذکر در ذهن نقش میبندد. تنها ابزار که شما مجاز دانستید با داشتن منِ ذهنی از آن استفاده کنیم، تکرار ابیات است.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️تجربه شخصی:
مشکل اصلی که از بچگی داشتم این بود که حفظ کردن برای ذهن من به کندی صورت میگرفت. ولی در حفظ این ابیات با تمام وقتی که میبرد ناامید نشدم و حالا تمام ابیات را پشت هم از حفظ میخوانم که فضای خیلی عالیای برایم ایجاد کرده است. البته تکرارِ ابیات برایم مهم بود نه حفظ کردن، ولی با تکرار زیاد همه را حفظ شدم. فضای حضور، فضای بیشکل و بیفرم است. گاهی ما در حال کار روی خود ممکن است دچار توهم شده و هر حالت را اشتباهاً به حضور نسبت دهیم. با تکرار ابیات در فضای هندسة حضور که یک فضای تودرتو با چهل در است، میمانیم و به جای رفتن به توهم، ابیات مربوطه را در ذهن روشن میکنیم. برای من قبل از هر اتفاقی ابیات مربوطه در ذهنم شکل میگیرد. مثلاً وقتی همسرم میآید ابیات توازن هشیاری برایم بالا میآید. ابیات با شرح هم آمده و تمام ابیات را خوانش کردم و تا زمانی که خودم به ابیات مسلط نشدم جرات نکردم در کانال بگذارم چون میخواستم چیزی بگویم که خودم تجربه کردم.
:نکته✍️
انشاءالله این طرح در ذهن همه نقش ببندد و دیگر به ذهن خوراک مثبت میدهیم، به جای فکرهای پوسیدة تکراری. حفظ شدن و تکرار این ابیات برای ما واجب و لازم است و به استقرار در لحظه کمک میکند.
:نکته✍️
واقعاً دیدِ هشیاری ما چهجور باید عوض شود؟ با نور همین ابیات دیگر، که به من خیلی کمک کرده است. این ابیات به خاموشی ذهن خیلی کمک میکند.
:نکته✍️
: واقعاً اگر شما قانون جبران را انجام دادید درمورد خودتان، موفق شدهاید. اما عدهای زحمت کافی نمیکشند. باید جلوی آیینه بایستید بگویید من ارزش دارم و باید روی خودم زحمت بکشم، پیشرفت کنم.
نکته: یک جنبه از شکر این است که چیزی را اگر میتوانیم، یاد بگیریم. این ابیات را با شرح و خوانش در اختیار شما گذاشتند، اگر شما شکایت و ناله و کوتاهی کنید و کار نکنید دیگر تقصیر شماست.
:نکته✍️
: زمانی صابون نبود و با دستِ آلوده غذا میخوردیم. اما الان این ابیات صابون روح ما هستند تا روح ما را بشویند. تا با بچهمان، همسرمان و مردم درست برخورد کنیم. ما امتداد خدا هستیم ارزش داریم.