نکات پیغام های تلفنی برنامه ۱-۱۰۰٤ قسمت هفتم

منتشر شده در 2024/09/02
08:13 |

 :نکته✍️

هر کسی که مرداش شکسته‌پا است معنی‌اش این است که خداوند به او هشدار می‌دهد داری با منِ ‌ذهنی کار می‌کنی. هرچه ما عقل منِ ‌ذهنی را بیشتر ادامه بدهیم، بیشتر دچار بی‌مرادی‌ و ناکامی‌ می‌شویم، تازه به کام هم که می‌‌رسیم، کام واقعی نیست.

 :نکته✍️

فهمیدن، یک مفهوم است، یک چیزی است که ما ذهناً می‌دانیم. شما مفاهیم را به‌ فکر درمی‌آورید، ولی فکر یک موجود ذهنی است و لزوماً فکر به‌ عمل درنمی‌آید. شما باید مدام ابیات را تکرار کنید تا جذبِ جانتان شود. فهمیدن و معنی کردن ابیات کافی نیست!

 :نکته✍️

فهمیدن با ذهن، خیلی موقع‌ها به‌ عمل درنمی‌آید، یعنی دیدتان عوض نمی‌شود و ابیات آن‌طور که باید جذب جانتان نمی‌شود و از درون‌تان به بیرون‌تان منعکس ‌نمی‌شود. 

 :نکته✍️

:  اگر یک کسی، یک چیزی را کاملاً درک کند و این درکش به او بگوید که این‌ کار به ضررش است، دیگر آن کار را نمی‌کند.

 :نکته✍️

  مثلاً ما می‌گوییم اعتیاد بد است، یک معتاد هم می‌شنود و می‌گوید فهمیدم بد است، ولی آیا می‌رود اعتیادش را ترک می‌کند؟ نه. آن کسی که درک می‌کند، از آن لحظه به بعد دیگر

دست به‌ مواد نمی‌زند.

 :نکته✍️

با تکرار ابیات شما درک می‌کنید که پیغام بیت چیست، اگر بتوانید درک کنید بیت راجعبه شما است و راجعبه شما چه می‌گوید و آن نقطۀ ارتباطش را پیدا کنید، بیت اثرش را گذاشته است. یعنی به عمل درآمده است.

:نکته✍️

تمرکز روی خود مشکل‌ترین کار است، چون منِ‌ ‌ذهنی براساس غیر و دیگری ساخته شده. بنابراین در ابتدای کار هرچه بیت می‌خوانیم حواسمان می‌رود به دیگران، برای مثال فکر می‌کنیم این بیت راجع‌به همسر ما صحبت ‌می‌کند.

 :نکته✍️

 ما اسم خداوند را می‌بریم و دعا می‌کنیم، به امید اینکه حال منذهنی‌مان خوب بشود امّا خداوند لحظهبهلحظه حال منذهنی ما را بههم می‌زند تا بفهمیم ما منذهنی نیستیم. پس بنابراین حال منذهنی هیچ‌وقت درست نمی‌شود.

 :نکته✍️

  
عاشقِ حالی، نه عاشق بر مَنی
بر امیدِ حال بر من می‌تَنی
(مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۱۴۲۸)

 :نکته✍️

  خداوند از راه قانون جبران کار می‌کند، یعنی برای گرفتن رحمتِ خداوند شما باید فضاگشایی کنید، باید حس نیاز بکنید. اگر یک کسی با منِ‌ ‌ذهنی‌اش حس بی‌نیازی می‌کند و ناز می‌کند، خداوند نمی‌تواند به او رحمت بدهد.

 :نکته✍️

شما به‌اندازه‌ای که نمی‌گویید «می‌دانم» و نمی‌گویید « من خودم می‌توانم انجام بدهم» منِ ‌ذهنی را کوچک می‌کنید. قانون جبران یعنی به‌اندازه‌ای که ‌منِ ‌ذهنی را در خودتان کوچک می‌کنید، از آن‌ور رحمت ایزدی می‌آید.

 :نکته✍️

قدرشناسی یک قسمتی از قانون جبران است. یعنی شما قدرِ یک چیزی را که دارید، می‌دانید. مثلاً غذای سالم خوردن، ورزش کردن، پرهیز از استرس و خشمگین شدن، این‌ها برای جسم‌تان همان اجرای قانون جبران است.

------------------------------------------------------------------------------------------------

تجربه شخصی✍️

چهار، پنج سال اولی که با گنج حضور آشنا شدم خیلی پیشرفت کردم. بعد از این مدت احساس کردم که دیگر برنامه چیزی برای من ندارد، یک مقدار جدا شدم از برنامه و دو سال دنبال خواندن کتاب‌های معنوی غربی رفتم. متأسفانه آن موقع متوجه نبودم که معنویت می‌تواند یک ابزاری شود برای منِ ‌ذهنی. و اوضاع من جوری شد که از آن ابتدا که سرم به سنگ خورده بود و با این برنامه آشنا شده ‌بودم، از ‌آن روز اول هم بدتر شدم و بیشتر سقوط کردم. حالا خوشبختانه دوباره با برنامه هماهنگ شدم، برگشتم، دوباره فهمیدم که راهم چیست. فقط می‌خواستم به بینندگان بگویم که همین برنامه کفایت می‌کند. اگر چیزی بیشتر از این برنامه یا مولانا می‌خواهید، این دیگر ذهن است.

 :نکته✍️

 وقتی شما کارکردن معنوی روی خودتان را شروع می‌کنید خداوند می‌گذارد شما موفق بشوید، و مقداری منبسط می‌شوید. اما منِ‌ ‌ذهنی این معنویت شما را در خدمت خودش درمی‌آورد و شما فکر می‌کنید که خودتان کردید.

 :نکته✍️

همین‌که شما فکر می‌کنید خودتان موفق شُدید، در این موقع زندگی می‌آید عزم شما را می‌شکند، بی‌مرادتان می‌کند تا بگوید که این شما نیستید، من هستم. برای اینکه شما درک کنید زندگی هست که شما را اداره می‌کند.

 

که مراداتت همه اِشکسته‌پاست

پس کسی باشد که کامِ او رواست؟

(مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۴۴۶۸)