:تجربه شخصی✍️
به گوشِ دل پنهانی بگفت رحمتِ کُل
که هر چه خواهی میکن ولی ز ما مَسِکُل
(مولوی، دیوان شمس، غزل ۱۳۵۸)
برای شنیدن صدای خدا از جنس الست شویم. چگونه؟
اتفاق را جدی نگیریم. آن بازی خداوند است برای فضاگشایی ما نه برای تعیین جنس ما. با انقباض گوش دلمان را کر نکنیم. در توهمات منِ ذهنی گیر نکنیم. دائماً ناظر ذهن باشیم. با عقل منِ ذهنی فکر و عمل نکنیم
------------------------------------------------------------------------------------------------
:تجربه شخصی✍️
میخواهم از اشتباهاتمان در رابطه با بزرگان صحبت کنم. از ویژگیهای منِ ذهنی این است که هر چیزی یا کسی را که آشنای اوست و با او در ارتباط است و یا آن را دارد، قدرش را نمیداند و در نظرش حقیر میآید. هر چیزی را که نمیتواند داشته باشد، برایش بزرگ و ارزشمند است. گنجی مثل مولانا، فردوسی، حافظ داریم اما دنبال کتابهای خارجی هستیم. با اشعار مولانا هم همین کار را میکنیم. دنبال بیت جدید و بهتر میگردیم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
:تجربه شخصی✍️
فرمودید منِ ذهنی با زیاد شدن پول طغیان میکند و با کم شدنش نیز دچار غم و سرکشی میشود. این حالت را در خودم دیدم با اینکه این جملة شما را جلوی دیدم گذاشتم. از درون خودخوری میکردم و در بیرون بحث و واکنش
: نکته✍️
با پیشرفت مالی و یا کم شدن پول طغیان میکنیم. پس این پیام را میدهد که ما در اثر ضعیف شدنمان و عجزمان میگوییم من دیگر تسلیم هستم. اما چون همانیده هستیم، اگر شرایط برای منِ ذهنی مناسب نباشد سرکش میشویم
: نکته✍️
تبدیل یعنی انسان با ورود به جهان منِ ذهنی میسازد و بعد از چند سال باید نسبت به آن بمیرد و همان هشیاری اولیه شود. تسلیم و فضاگشایی اطراف آنچه ذهن نشان میدهد منجر به تبدیل میشود. این امر ذهنی نیست
: نکته✍️
رحمت کل زمانی به ما میرسد که مرکز را عدم کنیم. خداوند به ما میگوید هر کاری در این جهان میخواهی انجام بده. یعنی هر کاری را با فضاگشایی و مرکز عدم انجام بده. در ذهن انسان با سببسازی تخریب میکند
------------------------------------------------------------------------------------------------
:تجربه شخصی✍️
: نکته✍️
بعد از شناسایی فکر و احساس خراب از آن موضع بدون بحث و استدلال فرار کن. تا زنده هستم چون سلیمان هیچ حس خوشیگرفتن از چیزی، در مرکز من نباید باشد. چرا تمایل به خرّوب را در افکار و هیجان، نادیده میگیری؟
: نکته✍️
آیا من آهآه یعنی آرزومندی واقعی دارم تا دریای رحمت و بخشش خداوند برایم بجوشد؟ و این آرزومندی آیا بهتنهایی کافی است؟ باید شبانهروز حواسم به خودم باشد تا خودم را با بیرون کشیدن حس وجود از همانیدگی، کوچک کنم
: نکته✍️
زومندی این است که خودم را با هیچ چیزی به رخ مردم نکشم، با قضاوت و مقاومت نگویم بینیازم از زندگی و حداکثر توانم را به کار بگیرم تا با پرهیز، مرکزم را عدم نگه دارم و شب قدرم بلند و بلندترشود
: نکته✍️
زیرکی از نظر زندگی، عدم نگه داشتن مرکز، شوخی گرفتن اتفاقات، نرفتن به گذشته و آینده، بالا نرفتن از نردبان ما و منی، تمرکز روی خود، ارتفاع نگرفتن از سخن و رعایت قانون جبران مادی و معنوی است
: نکته✍️
دو مطلب مهم یکی این است که این برنامه بر مردم بسیار بسیار مفید است. دیگری رعایت قانون جبران معنوی و مادی است. قانون جبران هزار شعبه دارد، یعنی هر کس و یا زندگی، کار خوبی برای شما کرد، جبران کنید
: نکته✍️
اگر به حرف مولانا گوش میکنید، برای دفع شرّ، خیر بفرستید. خیر خداوند را بفرستید . این فهمیدنش برای منِ ذهنی خیلی سخت است. ولی قانون جبران مجبور میکند شما را. باید پا روی ناموسمان بگذاریم
: نکته✍️
ولی خشم که شرّ منِ ذهنی است ول نمیکند ما را، میخواهد یک کاری کند. اگر دیدید هیجاناتی مثل خشم و ترس و حسادت و نگرانی آمد، این شرّ است. سببسازی هم بیفتد، بیا و درستش کن. فضاگشایی آسان نیست
: نکته✍️
حواستان به خودتان باشد. جنس خودتان را خودتان تعیین کنید. چراغتان را روشن نگه دارید. دیگران چراغ شما را روشن نمیکنند، چراغ حضورتان را فوت میکنند. ناظر میتواند شما را از جنس شرّ کند. باید مواظب باشید
: نکته✍️
نکته: پرهیز زیربنای شب قدر ماست. خداوند به صورت خلأ خودش را در ما جا داده، جسم ما مهمترین دارایی ماست. بدون این جسم، امکان زنده شدن به خدا وجود ندارد. پس از چیزهایی که به جسممان ضرر میزند پرهیز کنیم