: نکته✍️
اگر در این راه پیری مانند مولانا را برگزیدی نازک‌دل و سست و لغزنده نباش. مصمم جلو برو که خداوند هرلحظه به تو کمک می‌کند. خداند مشتری منِ ذهنی تو هست و آن را می‌خرد
------------------------------------------------------------------------------------------------
:تجربه شخصی✍️
من می‌خواستم همة آدم‌‌‌‌‌‌‌ها را تغییر بدهم، فکر می‌کردم خودم خیلی بلد هستم. من پندار کمال داشتم و خیلی آسیب دیدم. به خیلی کلاس‌های مختلف رفتم، ولی حال خوب موقتی به من می‌داد. بعد از آشنایی با این برنامه، من درخودم نقص‌های زیادی پیدا کردم مثل خودکم‌بینی، خودبزرگ‌بینی و رنجش. اما دیگر خودم را می‌شناسم که چه جور آدمی هستم. گنج حضور من را زنده کرد و تحول در زندگی ما ایجاد کرد
: نکته✍️
ما باید صبر کنیم تا دید پندار کمال در ما عوض بشود. در زیر پندار کمال حس عدم امنیت و ترس وجود دارد. مردمی که مشغول به عوض کردن دیگران هستند به علت توهم می‌دانم، پندار کمال، حس عدم امنیت وترس‌شان است
------------------------------------------------------------------------------------------------
:تجربه شخصی✍️
شب به ما خبر دادند ماشینی که همسرم داخل آن بوده تصادف کرده، ولی من اصلاً تکان نخوردم. فکر می‌کردم من تغییری نکردم. اما در این موارد می‌بینم واکنش نشان نمی‌دهم، نمی‌ترسم و آرام هستم
: نکته✍️
شما پیشرفت معنوی‌تان و خداگونگی‌تان را از منِ ذهنی نباید بپرسید. منِ ذهنی دشمن شماست، در درون با سراسیمگی و گم شدن در فکر کار دارد، در توهم است، پیشرفت عالی شما را نمی‌تواند اندازه بگیرد
: نکته✍️
شما فرض کنید یک حادثه‌ای برای کسی پیش بیاید، خدای ناکرده تصادف کند، آن موقع با حوصله بودن، فضاگشا بودن، آرام بودن بهتر است، یا توی سر خودش بزند، دعوا بکند؟ معلوم است، صبوری و فضاگشایی
: نکته✍️
هر اتفاقی می‌افتد انسان باید تسلیم باشد، آرامش داشته باشد تا بتواند پیام را بگیرد و اگر همان لحظه کاری از دستش بر نمی‌آید صبر کند تا خداوند راهی جلوی پایش بگذارد
: نکته✍️
یک موش دزد در درون ما و در انبار ما هست که زندگی ما را، معنویت ما را می‌دزدد. همچنین اگر درون مشکی آب جمع نمی‌شود، پس آن مشک عیب دارد و سوراخ است. باید عیب را برطرف کرد
: نکته✍️
هر وقت منِ ذهنی از این راه به شما حمله کرد که، طرف نمی‌فهمد، شما به خودتان بگویید من چراغم روشن نیست وگرنه او می‌دید. مردم می‌فهمند. اصلاً این گفتنش هم زائد است. ولی منِ ذهنی این را قبول ندارد
: نکته✍️
ما به خودمان و دیگران احترام نمی‌گذاریم. اگر چراغ باشیم نه قاضی، یک چیزشگفت‌انگیز می‌بینیم که حتی کودکان هم می‌فهمند. خاصیت پندار کمال می‌گوید دیگران نمی‌فهمند. چراغ‌تان را روشن نگه دارید، قضاوت نکنید، می‌بینید دیگران می‌فهمند
: نکته✍️
وقتی من ذهنی‌مان را می‌بینیم نباید از آن بترسیم. من ذهنی تاریکی و توهم است و با چراغ شناسایی تاریکی ازبین‌می‌رود. نباید خودمان و دیگران را ملامت کنیم. انسان جایزالخطا است. هر انسانی ممکن است اشتباه بکند
: نکته✍️
ما از ملامت خطرناک‌‌تر نداریم. نباید بترسیم کاری را شروع کنیم چون ممکن است اشتباه بکنیم. اشتباهات ما راه‌های مختلف انجام یک کار است. به تدریج کارها را بهتر انجام می‌دهیم. این حمله من ذهنی و پندار کمال است
: نکته✍️
برای خارج شدن از ظلمت من‌ذهنی، ما احتیاج به این جسم که سکوی پرتاب ما است داریم. شب قدر در جسم ما و در لحظه‌لحظة زندگی‌مان می‌تواند به وقوع بپیوندد. ما تقویم خداوند هستیم چرا باید منتظر روز و سال باشیم؟
: نکته✍️
تا زمانی که در ذهن هستیم هر عملی انجام دهیم داریم غذای سمی برای خودمان و دیگران می‌پزیم و خوردن و پختن این غذا ضرورت ندارد
: نکته✍️
سواد و دانش اگر در اختیار زندگی قرار بگیرد می‌تواند تبدیل به نور شود و جهان را نورانی کند. اما اگر در اختیار من ذهنی قرار بگیرد تبدیل به سَم می‌شود