✍️وقتی شما به مرکز عدم متعهد هستید، همینکه دچار قبض میشوید، فضاگشایی میکنید. تبدیل شما مدتی طول خواهد کشید. شما باید ابیات مولانا را مرتب بخوانید و روی خودتان کار کنید و هروقت متوجه شُدید که مرکزتان جسم شده، مرکزتان را عدم کرده و فضا را باز کنید.
مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ٣٧٣۴
چونکه قَبضی آیدت ای راهرو
آن صَلاحِ توست، آتَشدل مشو
قَبض: گرفتگی، دلتنگی و رنج
آتشدل: دلسوخته، ناراحت و پریشانحال
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️شما به خودتان نگاه کنید، آیا شما زخمی هستید؟ اگر از کسی رنجش دارید و رنجیدهاید، پس زخمی هستید. همۀ ما در ذهن پُر از زخم و درد هستیم. رنجش داریم و ناراضی هستیم، از گذشته شکایت میکنیم، یک گذشتۀ بهثمرنرسیده داریم، میخواهیم در آینده به ثمر برسیم، رضایت نداریم، زخمی هستیم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️وقتی با فضاگشایی دم ایزدی میآید، پس از مدتی میبینید رنجشی که داشتید افتاد، بیماریِ شما شفا پیدا کرد، درواقع خستگی یا زخمی بودنِ شما نتیجۀ بیماری منذهنی است. تقریباً همه، هم فرداً و هم جمعاً زخمی هستند. شما ببینید حتی بعضی مذاهب زخمی هستند، هر سال سالگرد میگیرند، مثلاً میگویند هزار سال پیش در چنین روزی این بلا را سر ما آوردند و این اتفاق افتاد، ما باید این روز را تجدید کنیم، باید درد را زنده نگه داریم. آیا واقعاً باید درد را زنده نگه داریم که درد مردم را زیاد کنیم؟ یا باید فضا را باز کنیم، دردمان را شفا بدهیم؟ آگاه باشیم که درد سبب درد میشود.
✍️مهمترین مسئولیت ما این است که فضا را باز کنیم و حال خودمان را خوب نگه داریم. هر کسی باید حال خودش را خوش نگه دارد، هیچ بهانهای هم نیاورَد، برای اینکه ما با حالِ بد جهان را آلوده میکنیم. آلودگیهای محیط زیست، انعکاس آلودگی مرکز ما است. آلودگی مرکز ما در بیرون منعکس میشود. هرجا آلودهتر، دلها در آنجا کثیفتر. «خستگانیم و تویی مَرهمِ بیمارِ ما»، چارهای نداریم، همۀ ما باید حالمان را خوب نگه داریم، پس خودمان حال خودمان را بازبینی کنیم. اگر یار و دلدار ما چیزهای ذهنی و دردهایمان است، حتماً خستهایم.
مولوی، دیوان شمس، غزل شمارۀ ۲۳۷
خستگانیم و تویی، مَرهمِ بیمارِ ما
ما خرابیم و تویی، از کَرَم معمارِ ما
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️ما میخواهیم در خودمان تغییراتی ایجاد کنیم، بنابراین باید هر بیت را در خودمان بسنجیم، تجربه کنیم که آیا من از جنس اَلَست هستم؟ یا خودم را به ناشناسی میزنم؟ مثل اینکه خدا را نمیشناسم. آیا من دارم خودم را پنهان میکنم؟ آیا فکر میکنم زندگیْ من را نمیبیند؟
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️وقتی ما فضا را میبندیم، درواقع صدای خودمان را در ذهنمان میشنویم، اما وقتی فضا را باز کنیم، زندگی از طریق ما حرف میزند.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️ای انسان تو باید منبسط شوی، به هستیِ خداوند زنده شوی، هشیاری حضور و راستین بودن را در درونِ بسیار گستردهات ببینی و میوۀ آن را با مردم شریک شوی.
مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۳۶۳
بسط دیدی، بسطِ خود را آب دِه
چون برآید میوه، با اصحاب دِه