برنامۀ شمارۀ ۹۸۸ گنج حضور - بخش سوم، قسمت دوم

منتشر شده در 2023/12/16
10:19 | 4 نمایش ها

✍️اگر شما جداً روی خودتان کار کنید و درس‌های مولانا را بپذیرید و بگویید من روی خودم کار می‌کنم، راهِ من‌ذهنی راه درستی نیست. آیا نیروی همانیدگی جهان و دیو می‌گذارند شما به این راحتی کار کنید؟ شما اگر شدیداً روی خودتان کار کنید، بکشید عقب، هر روز و هر ساعت حواستان به خودتان باشد، دیو یک کسی را برای گمراهی شما و فتنه‌انگیزی در زندگی شما به سراغتان می‌فرستد و آن‌ها انسان‌هایی هستند که من‌ذهنی و درد دارند.

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️زمانی‌ که شما در خانواده، در میان فامیل و دوستان بگویید من می‌خواهم روی خودم کار کنم، دراین‌صورت  افرادی که من‌ذهنی دارند،  می‌گویند مگر دیوانه شده‌ای، عقلت را از دست داده‌ای! چرا دیگر سیاسی حرف نمی‌زنی، چرا فحش نمی‌دهی ناسزا نمی‌گویی، چرا ایراد نمی‌گیری، انتقاد و غیبت نمی‌کنی، ما مرتب حرف می‌زنیم اما تو ساکت هستی، یعنی چه؟! دراین‌صورت باید به خدا پناه ببرید.

مولوی، مثنوی، دفتر پنجم، بیت ۱۰۴۲

قُلْ اَعُوذَت خوانْد باید کِای اَحَد

هین ز نَفّاثات، افغان وَز عُقَد

«دراین‌صورت باید سوره قُل اَعوذُ را بخوانی و بگویی که ای خداوند یگانه، به فریاد رس از دست این دمندگان و این گره‌ها.»

قُلْ: بگو

اَعُوذُ: پناه می‌برم

نَفّاثات: بسیار دمنده

عُقَد: جمعِ عقده، گره‌ها

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️وقتی شما دائماً بتوانید فضاگشایی کنید، و نگذارید چیزهای ذهنی به مرکزتان بیایند و شما را از حضور در این لحظه خارج کنند، آن وقت است که شما مرکزتان را عدم کرده، زندگی به شما کمک می‌کند، اما اگر فضاگشایی نمی‌کنید و هنوز در سبب‌سازی هستید، این «بله» شما از نظر خداوند به‌درد نمی‌خورد، هر چند که شما فکر می‌کنید صادق هستید. درست است صادق هستید، اما عاشق نیستید.

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️همین‌که شما روی خودتان کار کنید، من‌ذهنی از درونتان می‌گوید تنها می‌مانی، خوار می‌شوی، ذلیل می‌شوی، پشیمان می‌شوی. شما گدای محبت دیگران نباشید، نگویید حتماً باید یک دوست داشته باشم و مهم نیست که من‌ذهنی داشته باشد، و به من درد بدهد، من باید دوست داشته باشم، نمی‌توانم تنها بمانم.

مولوی، مثنوی، دفتر سوم، بیت ۴۳۲۹

تو ز بیمِ بانگِ آن دیوِ لعین

واگُریزی در ضَلالت از یقین

ضَلالت: گمراهی

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️ وقت و زمان ما و این‌که چه‌ کسی را برای مصاحبت انتخاب می‌کنیم، یک طلای خالص است، باید قدرش را بدانیم. دقت کنیم که وقت من چطور و با چه کسی صرف می‌شود؟ دوست من چه کسی است؟ بگویید زندگی‌ام را پیش‌ من‌های ذهنی امانت نخواهم گذاشت. زندگی‌ام را پیش من‌ذهنی خودم هم امانت نمی‌گذارم که هر طور می‌خواهد فکر و عمل کند. در گذشته دوست‌هایمان را از طریق من‌ذهنی خودمان به‌دست آورده‌ایم، و آن‌ها از جنس من‌ذهنی هستند، نترسیم از این‌که اگر از جنس من‌ذهنی بیرون بیاییم، دوست‌هایمان را هم از دست می‌دهیم. مراقب باشیم به هر قیمتی من‌های ذهنی را به‌عنوان دوست انتخاب نکنیم.

مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۱۴۱۸

صحبتت چون هست زَرِّ دَه‌دهی

پیشِ خائن چون امانت می‌نهی؟

مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۱۴۱۹

خوی با او کن کاَمانت‌هایِ تو

ایمن آید از اُفول و از عُتُو

«با کسی الفت و دوستی داشته باش که امانت‌های تو از فقدان و تعدّی در امان باشد.»

زَرِّ دَه‌دهی: طلای خالص

خاین: خیانت‌کار

عُتُو: مخففِ عُتُوّ به‌معنی تعدّی و تجاوز

✍️اگر دوستان شما عشقی باشند به شما کمک می‌کنند، اگر من‌ذهنی داشته باشند به شما ضربه خواهند زد. هر کسی که خردمند باشد، قعر چاه را به دوستان من‌ذهنی ترجیح می‌دهد، برای این‌که در خلوت و تنهایی، صفای دل به‌دست می‌آید، دل ما خالص می‌شود. آیا شما می‌‌خواهید تنها باشید، فضا را باز کنید و روی خودتان کار کنید؟ یا این‌که بروید با من‌های ذهنی رفیق باشید، من‌ذهنی‌تان را تقویت کنید و صفای دل، خلوص هشیاری و آزادی از ذهن را از دست بدهید؟!

مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ١٣٠٠

ظُلْمَتِ چَهْ، بِهْ که ظلمت‌هایِ خلق

سر نَبُرْد آن‌کس که گیرد پایِ خلق

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️یکی از اشتباهات من‌ذهنی این است که به‌عنوان پندار کمال و می‌دانم می‌گوید من می‌توانم آدم‌ها را عوض کنم. خدمت به جهان، به مردم این نیست که شما بروید مردم را عوض کنید درحالی‌که من‌ذهنی دارید، خدمت این است که خودتان را عوض کنید. ما نمی‌توانیم هیچ‌کس را عوض کنیم‌، همۀ‌ ما باید از این توهم بیرون بیاییم. شما اگر واقعاً بخواهید و جِدّ و جهد کنید، حواستان به خودتان باشد، ممکن است با استفاده از اشعار مولانا و فضاگشایی، به کمک زندگی و خداوند بتوانید ان‌شاءالله خودتان، خودتان را عوض کنید.

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️اگر همۀ ما در یکدیگر هشیاری را ببینیم، برحسب عشق به‌هم بپیوندیم، این زندگی زیبا است، شکوفا است، ولی اگر چند نفر من‌‌‌ذهنی یک‌جا زندگی می‌کنند و شما در آن‌جا می‌خواهید به حضور زنده شوید و خداییت خودتان را تجربه کنید، به خدا زنده شوید، باید به‌تنهایی روی خودتان کار کنید. اگر کسی تنها شاد است، این شادی از زندگی می‌آید، مبارکش باشد.

مولوی، دیوان شمس، غزل شمارۀ ۶۲۳

از هر دو جهان بگذر، تنها زن و تنها خَور

تا مُلک و مَلَک گویند: تنهات مبارک باد