✍️آیا شما به مولانا و درسهای او با سببسازی ذهنتان نگاه میکنید؟ کم و زیادش میکنید؟ استدلال میکنید؟ با ذهنتان میسنجید؟ میگویید این قسمت را درست گفته، این قسمت را غلط گفته؟ یا نه، با انصاف هستید میگویید نمیدانم و فضا را باز میکنید، میگویید حالا من منذهنی دارم، منذهنی بعضی موقعها غالب میشود و به سببسازی میافتم، اما اکنون دلم را همراه مولانا میکنم، برای اینکه دل است که باز و سبُک میشود. منذهنی هر چقدر هم تندتر کار کند سنگینتر و منقبضتر میشود.
مولوی، دیوان شمس، غزل شمارۀ ۲۰۰
دل را رفیقِ ما کند آنکس که عذر هست
زیرا که دل سبک بُوَد و چُست و تیزپا
چُست: چالاک
تیزپا: تندرو، بادپا
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️شما به این آموزش چگونه نگاه میکنید؟ اگر با سببسازی و با ذهنتان نگاه کنید به جایی نمیرسید، در همین عذر باقی میمانید، میگویید من منذهنی دارم نمیتوانم مرکزم را هشیارانه عدم کنم، اما یک عدهای بهراحتی فضا باز میکنند. مولانا راهنمایی بزرگی میکند، میگوید اگر شما این ابیات را بخوانید، بهزودی خواهید دید که مردم کارهایی میکنند که قبلاً به این کارها واکنش نشان میدادید، ولی اکنون نشان نمیدهید. آرامآرام انتظارتان پایین میآید و دیگر هیچ توقعی ندارید که مردم یک جور خاصی رفتار یا فکر کنند، بنابراین چون توقع ندارید، آنها هم شما را عصبانی نمیکنند، تعجب نکنید، برای اینکه دلتان را همراه مولانا کردهاید.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️ما وقتی در ابتدای کار بر روی خودمان به حرف مولانا گوش میکنیم، نمیفهمیم چگونه عمل کنیم، مطابق سببسازی ذهن عمل میکنیم. مولانا میگوید، ستیزه و مقاومت نکن، فضا را نبند، واکنش نشان نده، درد ایجاد نکن، خساست نکن، ببخش، فراوانی زندگی را به معرض نمایش بگذار، تنگنظر نشو. وقتی کسی به موفقیتی میرسد، ناراحت نشو، حسادت نکن، تبریک بگو، خوشحال شو. بعضی از افراد میگویند آخر نمیتوانم، چهطوری این کارها را انجام دهم؟ مولانا میگوید تو عمل کن و ببین چه میشود؟
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️شما نباید با ابزار ذهنی بهسوی خداوند بروید، اگر به آموزشهای مولانا دل بدهید و فکر و عملتان را با او یکی کنید، میبینید که آرامآرام از بهکار بردن ابزارها و سببهای ذهنی پرهیز میکنید و شیرینی زندگی را میچشید. از نظر مولانا دلی بهسوی شیرینی میرود که رفتن به فضای یکتایی را با ذهن تجسم نکند.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️شما هر موقع دیدید در راهِ پیشرفت معنوی نمیتوانید عمل کنید، مخصوصاً در اقرار به اشتباه، اقرار به اینکه ما چیزها را در مرکزمان گذاشتیم و اشتباه کردیم، زندگی خودمان را خودمان خراب کردیم، بدانید که به پیر احتیاج دارید. ما همیشه به پیر احتیاج داریم، خودمان نمیتوانیم، چون خودمان با سببسازی ذهن عمل میکنیم. یک پیر ممکن است یک فرد هشتاد نودساله و یا حتی دهساله باشد.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️ما بهعنوان منذهنی نباید به سببسازی ذهن بیفتیم و مقاومت کنیم، نباید زیر نفوذ ناموس و پندار کمال باشیم. باید دلمان را باز کنیم و به پیری مثل مولانا متعهد شویم. شرط این است که تسلیم شویم، نه اینکه با سببسازی ذهن چهل، پنجاه سال کار کنیم. بحث کردن، بالا آمدن، سروصدا راه انداختن در تاریکی ذهن فایده ندارد.
مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۴۱۲۳
شرط، تسلیم است، نه کارِ دراز
سود نَبْوَد در ضَلالت تُرکتاز