برنامۀ شمارۀ ۹۷۸ گنج حضور - بخش اول، قسمت دوم

منتشر شده در 2023/12/22
09:43 | 1 نمایش

✍️تمام خواسته‌های من‌ذهنی روان‌شناختی، ذهنی و موهومی هستند، یعنی ضرورت ندارند، اصلاً لزومی ندارد که این خواسته‌های من‌ذهنی برآورده شوند تا ما خوشحال شویم، مثلاً ما در من‌ذهنی بدی دیگران را می‌خواهیم، دیگران را کوچک می‌کنیم، یا خشمگین می‌شویم، می‌ترسیم، حسادت می‌کنیم، این‌ها هیچ‌کدام ضرورت ندارند. هیچ هیجانی در زندگی ما ضرورت ندارد؛ تنها هیجانی که اسمش را می‌شود هیجان گذاشت، شادی و شورِ عشق است، ما فقط این را لازم داریم.

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️معنی جهاد، طاعت و انفاق:

جهاد یعنی تلاش در راه خدا، هر تلاش و کوششی که شما می‌کنید، یا هر فکر و عملی که انجام می‌دهید تا به زندگی، به خدا زنده شوید، نباید با من‌ذهنی انجام شود.  «طاعت» یعنی عبادت. عبادت ما نباید به‌وسیلۀ من‌ذهنی صورت بگیرد. من‌ذهنی نمایندۀ شیطان است، نمی‌شود که تلاش و عبادت ما را او انجام دهد. «انفاق» یعنی بخشش، اگر این امر مهم با من‌ذهنی انجام شود، فایده‌ای ندارد و بادام پوک کاشتن است.

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️شما از خودتان بپرسید، آیا تمرکزم روی خودم هست؟ برای زنده شدن به زندگی تلاش می‌کنم؟ آیا برایم مهم است که دیگران بدانند و تأیید کنند که من دارم در راه خدا کاری می‌کنم؟ اصلاً آن‌ها نباید بدانند، فقط من هستم و زندگی، وگرنه هر کاری که تاکنون انجام داده‌ام نِفاق و ریا به‌حساب می‌آید. عبادتِ من باید با حضور باشد. من باید به خداوند متصل شوم، برای این کار باید آن سه برکت دائماً در زندگی‌ام جاری باشند؛ جهاد در راه خدا، طاعت خداوند و اِنفاق. آیا این سه کار را برای این‌که من‌ذهنی چیزی به‌دست بیاورد انجام می‌د‌هم؟ یا در راه رسیدن به خدا انجام می‌‌دهم؟

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️کارهایمان را بررسی کنیم ببینیم آیا تاکنون این سه‌ کار را انجام داده‌ایم؟ تلاش در راهِ زندگی، تلاش در راهِ منظورِ آمدن به این جهان که زنده شدن به بی‌نهایت و ابدیت خداوند است، یعنی آمدن به این لحظۀ ابدی و ریشۀ بی‌نهایت پیدا کردن، تلاش برای رها شدن از من‌ذهنی، فناپذیری و ترس از مرگ؛ آیا ما به این منظور نائل شده‌ایم؟ اصلاً می‌دانیم چنین منظوری داریم؟

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️شما ببینید چه تلاشی در راه زنده شدن به زندگی می‌کنید؟ زنده شدن به خدا، یعنی با فضا‌گشایی مرکزتان را عدم کرده و از دریچۀ جان نگاه کنید، در این راه چگونه عمل می‌کنید؟ آیا تسلیم می‌شوید؟ آیا به خودتان تلقین می‌کنید این چیزی که ذهنم نشان می‌دهد، من آن را جدی گرفته، مهم می‌دانم، به مرکزم آمده، می‌خواهم عصبانی شوم و این درست نیست؟ از خودتان بپرسید و جواب بدهید.

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️اولین شرط طاعت چیست؟ وقتی دچار هیجاناتی مثل خشم، ترس، حسادت، تنگ‌نظری، حسِ شهوت، حِرص و حسِ گناه، حسِ خَبط از گذشته، رنجیدن، کینه‌ورزی و انتقام‌جویی می‌شوم، باید آگاه باشم که این‌ها طاعت نیستند، بلکه بیشتر من را از طاعت بیرون آورده و از خداوند جدا می‌کنند. اولین شرط طاعت این است که به خداوند متصل باشم.

✍️وقتی که با فضا‌گشایی‌ به زندگی وصل شوید، رحمت و عنایتِ ایزدی شامل حال شما شده، دست‌گیر شما می‌شود، دراین‌صورت دیگر چه نیازی به عقلِ من‌ذهنی دارید؟ چرا نباید سَر من‌ذهنی را قربانی کنید؟ «قربانی کردن»، یعنی عقل من‌ذهنی را می‌دهید، عقل خداوند، عقل کل را می‌گیرید که تمام کائنات را اداره می‌کند.

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️ابیات مولانا واقعاً به شما کمک می‌کند. شما باید ابیاتی را که دائماً در برنامه تکرار می‌شود بنویسید، هر روز تعدادی از آن‌ها را مرتب تکرار کنید، تا پس از مدتی حفظ شوید، بعد متوجه خواهید شد که مردم می‌خواهند شما را از حضور و شادی دربیاورند، یکی از این بیت‌ها یادتان می‌افتد و شما را برمی‌گرداند که دنبال عقل من‌ذهنی نروید. وقتی کسی شما را تحریک می‌کند متوجه می‌شوید دارید اشتباه می‌کنید، مثلاً  می‌خواهید خشمگین شوید، می‌گویید نه، صلاح من نیست خشمگین شوم، چون از زندگی، از عقل کل قطع می‌شوم، یا وقتی به کسی حسادت می‌کنید، می‌گویید نه، این درست نیست،‌ دیگر آن کارهای حسادت‌آمیز را نمی‌کنم؛ درنتیجه ابیات مولانا در زندگی شما کاربرد عملی پیدا می‌کنند.

------------------------------------------------------------------------------------------------

✍️وقتی شما فضا را باز می‌کنید، از احوال دنیا که ذهن نشان می‌دهد و می‌خواهد شما را تحریک کند غافل می‌شوید، یعنی نسبت‌به چیزهای این جهان می‌خوابید، درنتیجه قلمی در دست خداوند می‌شوید که زندگی شما را می‌نویسد، پس بگذارید او بنویسد نه من‌ذهنی.

مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۳۹۳

خفته از احوالِ دنیا روز و شب

چون قلم در پنجه تقلیبِ رب

تقلیب: برگردانیدن، واژگونه کردن

------------------------------------------------------------------------------------------------