✍️ما باید از خودمان سؤال کنیم آیا سرمایه و مقام معنوی داریم؟ آیا فضای درونمان گشوده شده و به زندگی وصل هستیم؟ اگر نیستیم، آیا از حرفهای مولانا استفاده میکنیم؟ آیا ما به دیگران شادی میدهیم یا غم؟ آیا معنویتی داریم؟ اگر نداریم فضا را باز کنیم تا معنوی شویم. آیا زبان گویای زندگی و گوش شنوای پیغام زندگی را داریم؟ خِرَد زندگی را داریم؟ دید و هوش زندگی را داریم؟ بیهوشی نسبتبه اجسام را داریم؟ فکر خلاق داریم؟ این خصوصیات را باید لحظهبهلحظه در خودمان بازبینی کنیم.
✍️آیا شما خودتان را نیازمند زندگی میبینید؟ یا یک منذهنی دارید که میگوید نه، من کامل هستم، احتیاجی ندارم، همین زندگیای که دارم بسیار خوب است. آیا توجه کردهاید که در این زندگی شما شادی واقعی ندارید؟ و شادیتان به همانیدگیها بستگی دارد؟
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️منذهنی هیچچیزِ سازندهای ندارد. هر کسی باید از خودش بپرسد که سهم من در درست کردن جامعه و کمک به اینکه وضع جهان بهتر شود چیست؟ آیا فقط مصرفکننده هستم؟ آن هم برحسب منذهنی که تقاضاهای بیهودۀ زیادی دارد؟ ما بیهودهکار هستیم، کارمان اثر سازنده و مثبتی ندارد، اما توقعات زیادی داریم، میخواهیم وضع مالیمان خوب باشد، آزاد زندگی کنیم، رفاه مادی و معنوی داشته باشیم، عشق در خانواده و جامعۀمان باشد، همه با همدیگر با محبت و عشق زندگی کنیم، خوب سهم ما چیست؟ شما به خودتان نگاه کنید، میبینید که فقط مصرفکننده هستید، هزار جور آرزو دارید، هزار جور خواسته دارید، قانون جبران را رعایت نمیکنید، برای خواستههایتان هیچگونه زحمت نمیکشید، هیچ چیزی به جامعه ارائه نمیکنید، هیچ کاری بلد نیستید، نه مادی، نه معنوی، بعد آن موقع هزارتا توقع دارید!
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️برنامۀ گنج حضور که به کمک یارانمان و شما بینندگان پخش میشود، کمک بزرگی است. ما دانش هدایتکنندۀ مولانا را پخش میکنیم و باید قدرش را بدانیم و شکر کنیم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️چهکسی این کالای تقلبی و پوسیده یعنی منذهنی ما را میخرد؟ خداوند آن را میخرد و در عوض فضای گشودهشده و بهشت را میدهد و هیچ منذهنیِ تقلبیای پیش او مردود نیست. خداوند به هیچ انسانی نمیگوید که منذهنی تو بهدرد من نمیخورد، همه را میخرد، برای اینکه از خریدن، منظورش سود نیست. نمیخواهد این کالا را بخرد، ده درصد رویش بکشد و بفروشد. میخواهد منذهنی را از ما بگیرد، بهجایش خودش را بگذارد.
مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۱۲۶۶
کالهای که هیچ خلقش ننگرید
از خَلاقَت آن کریم آن را خرید
مولوی، مثنوی، دفتر ششم، بیت ۱۲۶۷
هیچ قلبی پیشِ او مردود نیست
زآنکه قصدش از خریدن سود نیست
خَلاقَت: کهنگی و فرسودگی
------------------------------------------------------------------------------------------------