✍️اگر به شما بگویند یک عمر همانیده بودی، چیزها را در مرکزت گذاشتی، این دردها را خودت ایجاد کردی، آیا شما مسئولیت میپذیرید که بله، خودم کردم؟ یا میگویید خدا ما را به این روز انداخته، اگر خدا بود ما اینطوری نمیشدیم؟ این حرفها حرفهای شیطان است. این موضوع مهم است؛ زیرا قبول مسئولیت ما را از جنس حضرت آدم میکند که گفت ما به خود ظلم کردیم و زیر بار مسئولیت نرفتن ما را از جنس شیطان میکند.
مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۱۴۸۹
گفت آدم که ظَلَمْنا نَفْسَنا
او ز فعلِ حق نَبُد غافل چو ما
حضرت آدم گفت ما به خودمان ظلم کردیم، مرکزمان را عدم نکردیم، مرکز ما جسم بوده و برحسب جسمها فکر کردیم و به خودمان لطمه زدیم. خداوندا تو از ابتدا همیشه با من بودی، من میتوانستم فضاگشایی کنم و تو را به مرکزم بیاورم و کارگاه تو شوم، ولی این کار را نکردم. حالا من اقرار میکنم عیب دارم، دائماً عذرخواه هستم و میخواهم مرکزم را عدم نگه دارم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️شما توانایی فضاگشایی دارید. میتوانید فضا را باز و مرکزتان را عدم کنید و کارگاه خداوند شوید تا او روی شما کار و شما را از جنس خودش کند. اگر این کار را نمیکنید، تقصیر خداوند است یا شما؟
اگر بگویید تقصیر خداوند است، از جنس شیطان میشوید، اما اگر بگویید تقصیر خودم است، من مسئولیت قبول میکنم، حواسم را به خودم میدهم، خودم را زیر ذرهبین قرار میدهم و با دیگران کاری ندارم، دیگران را ملامت نمیکنم، این دردها را خودم ایجاد کردم، بعد از این نمیخواهم درد ایجاد کنم، میخواهم روی خودم کار کنم و زندگی هم به من کمک خواهد کرد، از جنس آدم میشوید. تفاوت آدم و شیطان در قبول مسئولیت و کار روی خود است.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️«شیطان زیر بار مسئولیت نمیرود، به خداوند میگوید تو من را منحرف و گمراه کردی.» او گمراهی خود را به حضرت حق نسبت داد و آن دیو فرومایه، کار خود را پنهان داشت. ما هم متوجه نیستیم که بهمدت چهل پنجاه سال مرکزمان را بهجای عدم، جسم و درد کردیم و الآن وضع ما اینطور شدهاست. نمیگوییم ما خودمان کردیم، میگوییم تو کردی!
مولوی، مثنوی، دفتر اول، بیت ۱۴۸۸
گفت شیطان که بِما اَغْوَیْتَنی
کرد فعلِ خود نهان، دیو دَنی
قرآن کریم، سورۀ اعراف (۷)، آیۀ ۱۶
«قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ.»
«ابلیس گفت: پروردگارا به عوض آنکه مرا گمراه کردی، من نیز بر راه بندگانت به کمین مینشینم و آنان را از راه مستقیم تو باز میدارم.»
شیطان مسئولیت نمیپذیرد و میگوید تو مرا گمراه کردی. ما هم همین را میگوییم. ما هم بندگان خدا را از طریق قرین به منذهنی تحریک میکنیم. ما نیز کمک میکنیم که همدیگر را از جنس منذهنی کنیم! منیت ذهنی را نگه میداریم و از طریق قرین که ناظر جنس منظور را تعیین میکند همه را بهسوی منذهنی، بهسوی درد سوق میدهیم و گمراه میکنیم! شیطان هم از همین طریق بر سر راه بندگانی که مسئولیت نمیپذیرند و همانیده هستند، مینشیند.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️تأسف کار شیطان است؛ ما میگوییم ای کاش من فلان موقع متوجه شده بودم، چرا نشدم؟ و برمیگردیم به ملامت دیگران که پدر و مادرم نکردند، آنها من را به جبر انداختند. خیلیها میگویند ژن پدر و مادر ما خراب بوده، ما هم آن ژن را داریم و درد میکشیم! یا تقصیر جامعه است، تقصیر رئیسم است، یعنی من مقصر نیستم! توجه کنید که ما چه بهانههایی پیدا میکنیم که بگوییم مقصر نیستیم. مولانا میگوید همۀ اینها شیطانی است.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️شما به خودتان نگاه کنید، ببینید آیا مسئولیت میپذیرید که هیچکس را به منذهنی ترغیب نکنید، بلکه به صبر و فضاگشایی دعوت کنید؟ میتوانید از کنار کسی رد شوید منذهنی او را تحریک نکنید یا اینکه آن شخص با تأثیرپذیری از شما کمی فضا را باز کند؟ اگر بله، شما از جنس حضرت آدم هستید، اگر نه، از جنس شیطان هستید.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️توبه چیست؟
توبه یعنی برگشتن به زندگی، با درک این موضوع که ما خودمان دردها را ایجاد کردیم و بعد از این نمیخواهیم از جنس درد باشیم و زیر بار مسئولیت میرویم، فضا را باز میکنیم، مرکزمان عدم میشود، و از سببسازی ذهن بیرون میپریم؛ این میشود توبه و برگشتن به زندگی.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️موضوع مهم این است که شما هر چقدر هم با سببسازی ذهن خودتان را قانع کنید حق با من است، بدانید که حق با شما نیست. در مورد ایجاد بدبختی، ایجاد درد و وضعیت بد، اگر بگویید صددرصد استدلال کردم، روی کاغذ آوردم، فرمول نوشتم، من اصلاً تقصیری ندارم؛ بدانید که صددرصد مقصر شما هستید، پس به سببسازی ذهن اعتماد نکنید.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️ما در برابر زندگی واقعاً ادب را رعایت نمیکنیم و نمیترسیم، نهتنها رابطهمان با خدا این است، بلکه با مردم هم همینطور است. این خاصیت شیطانیِ ما دائماً در کار است. زندگی هر لحظه به انسان فرصت میدهد که توبه کند و برگردد.
آیا این ادب است که خداوند تمام کائنات را با عقل کُلش اداره میکند، آنگاه ما بگوییم زندگی در کار ما اشتباه کرده، چرا به این نتیجۀ دلخواهم نرسیدهام؟ سببسازی کار منذهنی ماست که نمایندۀ شیطان است. شیطان گفته من انسانها را فریب میدهم. ما هم فریب او را میخوریم و خودمان هم در منذهنی فریبدهنده شدهایم.
------------------------------------------------------------------------------------------------
✍️مولانا میگوید همۀ ما خاک حاصلخیز هستیم، اما تا به حال در این خاک با ذهنمان همانیدگی کاشتیم و نگذاشتیم کشت اول که خداوند در اَلست کاشته بود رشد کند، ولی توانایی بالندگی داریم. ذکر خداوند این نیست که خدا خدا بگوییم، بلکه فضاگشایی و از جنس او شدن است. نیروی دم، نیروی بهحرکت درآورندۀ زندگی، نیروی بالندگی و رویندگی است. گیاه آرامآرام رشد میکند و بالا میآید. قدرت زندگی یا خداوند هم پشت ماست و ما را به حرکت درمیآورد.
مولوی، دیوان شمس، غزل شمارۀ ۲۵۴۰
همه خاکیم، روینده ز آبِ ذکر و بادِ دم
گلی که خندد و گرید کزو فکری بینگیزی