:نکته✍️
زمانیکه ما تمام حواسّمان را روي خودمان میگذاریم، متوجّه میشویم که خودمان کوه عظیمی از عیب و ایراد و درد هستیم. پس دست از سِبالِ دیگران برداریم و بر مُردة خودمان گریه کنیم
:تجربه شخصی✍️
بهعنوانِ یک خانم متوجّه شدهام که این تغییرات هورمونی و جسمی در خانمها باعث یک نوع جبرِ منِ ذهنی میشودکه حتماً باید بداخلاق باشیم و درد بیافرینیم. درصورتیکه فهمیدم میتوان این پردة جبر را درید و اطراف این اتّفاق فضا را باز کرد . این موضوع را درك کردهام که خداوند از هر طریقی میخواهد من را نسبت به خودش آگاه کند. همه این اتّفاقات و سختیها را مانند مهمانی میبینم که باید آن را نیکو بدارم و از آن درس بگیرم؛ بلکه به فرزندم هم عشق منتقل شود
:نکته✍️
خداوند نمیپسندد که ما که امتدادِ او هستیم، آلوده به درد شویم و همین درد را به فرزندمان هم منتقل کنیم. پس با طراحی اتّفاقات هر لحظه دارد این پیغام را به ما میدهد که خودمان را پاك کنیم
:نکته✍️
اصلاح جهان دستِ زنان است. با عشقی که میتوانند به فرزندشان بدهند. آن فرزندِ عشق در جامعه مانند خورشید خواهد درخشید و جامعهاي عشقی را میسازد
:نکته✍️
متاجِ گرامیداشتِ خداوند بر سرمان و گردنبندِ اَعْطَیْناكَ بر گردنمان قرار داده شده است. این یعنی بینهایت بخشش و ارزشی که خداوند به ما داده است. اما این فکرهاي پشتسرهم نمیگذارند که به این موضوع پِی ببریم
:نکته✍️
کسِ ما خودمان هستیم. باید تصویري که از غیر در ذهنمان ساختهایم و از آن اعتبار و تأیید میگیریم را در ذهنمان بشکنیم، به یکباره غرقِ دریايِ عشقِ ایزدي بشویم. همانجایی که شاهِ مملکتِ خودمان هستیم
:نکته✍️
منِ ذهنی هر دَم میکوشد که عیبهاي خودش را به زندگی نسبت بدهد تا نکند به او شک کنیم. درصورتیکه خودِ وجودِ منِ ذهنی عیب است
:نکته✍️
این ما هستیم که داریم به منِ ذهنی سوخترسانی میکنیم. منِ ذهنی بدونِ ما مُردهاي بیش نیست . با فضاگشایی است که برتختِ پادشاهی خودمان مینشینیم و هم در جهان فرم و هم در لامکان قدم میگذاریم و ساختار نیک میآفرینیم
:نکته✍️
این تسلیم و فضاگشاییِ ما در این لحظه است که باید آیندة ما را رقم بزند. نه اینکه گذشته ذهنیِ ما آیندة ما را براي ما رقم بزند. درواقع این همان تعظیمِ خداوند است که تمامِ اموراتمان را به او میسپاریم
:نکته✍️
ما در من ِذهنی از دیگران انتظار داریم. مثلاً اگر محبّت بکنیم، بهجایش محبّت میخواهیم. یاد نگرفتیم فقط ببخشیم. براي همین هم هست که همیشه در لبه پرتگاه هستیم و واقف به فراوانی وکرمنا در خودمان نشدیم
:نکته✍️
ما باید بُخل را در خود از بین ببریم. با فضاگشایی. این بُخل و حسادت موجب آتش درد در درون و بیرونِ ما میشود. نترسیم که ناموسمان کوچک شود. ما درواقع کوچک نمیشویم. بلکه تا بینهایت فراوانی بزرگ خواهیم شد.
:نکته✍️
هر چیزي که ذهنمان نشان میدهد، بهانهاي است براي اینکه روي خداوند را ببینیم. با چشمِ عدم بینمان. در این حالت است که ما حقیقتاً عاشقِ صُنعِ خداوند هستیم
:نکته✍️
چه در سختی و گرفتاري باشیم و چه در رفاهِ مادّي، مهم این است که این وضعیتها بهانهاي هستند که روي خداوند را ببینیم و مجهّز به شُکر صُنع ِو او شویم
:نکته✍️
مادران میتوانند جامعه را اصلاح کنند. بنابراین باید مراقب کیفیتِ هشیاريِ خودشان باشند. حتّی در هنگام شیر دادن به فرزندان هم این دردهاي منِ ذهنی به کودك انتقال مییابد. و بلعکس، اگر عشق و فرّ ایزدي داشته باشیم، به فرزندمان منتقل میشود
:تجربه شخصی✍️
در خرافات منِذهنی بودم. قبلاً به مکان هاي بهظاهر مقدّس میرفتم و دعا میخواندم. الآن از این خرافات رها شدهام. فهمیدم که مکّه اصلی در دلِ خودم هست. خانه خدا در مرکزم است
با همسرم و خانوادهام مهربان شدهام. امّا فقط دخترم را میبینیم که حرفهاي خرافاتی میزند و در مورد موجودات غیبی در خانه صحبت میکند.
:نکته✍️
این موضوع جن و موجودات ترسناك و این جور چیزها همگی خرافات هستند. باورهاي غلطی هستند که حتّی بهلحاظ علمی و فیزیکی هم مردود هستند. با تکرار ابیاتِ مولانا از این خرافات بهراحتی بیرون میآییم
:نکته✍️
با تکرارِ ابیات مولانا دیگر به قرصهاي بیرونی هم احتیاج پیدا نمیکنیمکه بخواهیم از یک توهّم و دردي رها بشویم. قرصها هشیاريِ ما را پایین میآورند. ما گنجینهاي به نام مولانا داریم که دستِ ما را دردستانِ خداوند میگذارد. احتیاج به هیچ چیز دیگر نداریم
:نکته✍️
خداوند هیچگاه ما را فراموش نکرده است. خداوند همیشه طالب این است که به او نگاه کنیم. همیشه و به هر طریقی دارد به ما پیام و کمک میرساند تا ما را بیدار کند
:نکته✍️
اینکه اشتباهات خودمان را ببینیم و به »پايماچان« بیاییم و از همسر و افراد خانواده و سایر مردم عذرخواهی کنیم، واقعاً که پهلوانیِ حقیقی است
:نکته✍️
بدترین نوعِ منِ ذهنی این است که اصلاً به هیچ چیزي گوش نمیدهد و تحتِ هر شرایطی راهِ خودش را میرود و در همان راه جانِ خودش را هم از دست میدهد
:نکته✍️
یک کودك عشق که اشعارِ مولانا در دل و جانش نشسته است، محال است که در سن جوانی و بزرگسالی درد و مسئله بیآفریند. مانند گُلی خواهد شد که فقط زیبایی و عطرِ خوش به همهجا میپراکند
:نکته✍️
این بهترین نوعِ رابطه بین آدمهاست که بهواسطه اشعارِ مولانا با هم رابطه برقرار میکنند. اینکه در درك بیت به هم کمک میکنند و هر یک جداگانه روي خود تأمل میکنند. این زیباترین و بهترین نوعِ رابطه است
:نکته✍️
مولانا به ما کمک میکند که در همه انسانها زندگی و خدا را ببینیم. دیگر فرزندمان و همسرمان را مثل مجسمه نبینیم. بلکه فضا را در اطراف آنها باز کنیم و با زبان عشق با آنها ارتباط بگیریم.